🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠
#خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویستو_یکم
💢اعترافات علی ابلیس(۱)
یکی از درجه دارای بعثی بنام علی که بسیار خبیث و حیلهگر بود و برای به دام انداختن افراد فعال و تأثیرگذار اردوگاه، به انواع دسیسههای شیطانی متوسل میشد و نقشههایی میکشید که به ذهن بقیۀ درجهدارها و افسرای بعثی نمیرسید!! به همین خاطر بین بچهها، به علی ابلیس معروف شده بود. یه روز اومد داخل آسایشگاه یک و دستور داد یه صندلی بیارن.
همه ما رو به صف کرد و روبروی ما نشست روی صندلی. بدون مقدمه پرسید اسم من بین شما ایرانیا چیه و با چه عنوانی از من نام میبرید. گفتیم: ما شما رو با نام سید علی میشناسیم و صدا میزنیم. گفت: دروغ نگید! من میدونم چه لقبی به من دادید؟! میخام از زبون خودتون بشنوم. همه ساکت بودن و چیزی نمیگفتن. راستش فکر میکردیم بازم یه حقهس و یه نیت شوم، پشت این سؤال نهفتهاس.
وقتی دید بچه ها ساکتن گفت: من به شما امان میدم و مطمئن باشید امروز اومدم با شما دوستانه حرف بزنم. بالاخره یکی پا شد و گفت: سیدی ما به شما می گیم، علی ابلیس. بدون این که عصبانی بشه و با کمال خونسردی گفت: درسته. امروز میخام باهاتون حرف بزنم؛ امّا امروز صحبتهایی متفاوت از همیشه از من خواهید شنید.
شما به من لقب علی ابلیس دادید و حق دارید. من از تمامی ترفندها و نقشهها برای اذیت کردن و به دام انداختن افراد شاخص و رهبران شما استفاده کردم؛ اما شما هیچ تغییری نکردید و به راه خودتون ادامه دادید. سختی و شکنجههای بیشماری رو بجون خریدید ولی به وطنتان خیانت نکردید. به خاطر دعا و ارادتتان به رهبرتان کتک خوردید و تسلیم نشدید. گرسنگی و انواع مضیقهها رو تحمل کردید و هر کاری که بلد بودیم و هر نقشه ای که در سرداشتیم برای کنترل و ذلیل کردنتون انجام دادیم اما شما تسلیم نشدید و روز به روز فعالیت و برنامه هاتون رو گسترش دادید!
آنچنان با آب و تاب سخن میگفت که انگار مجرمیه که دچار عذاب وجدان شده وآمادۀ مجازات و به دارآویختن شده....
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨