🕊🥀🕊 🥀🕊 🕊 🥀 📜نقل مستقیم خاطره‌ای شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی: ✨🍃یک بار از ماموریت برمی‌گشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم، راننده تاکسی جوانی بود که نگاه معنا داری به من کرد. 💫به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟ 💠باز هم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسر خاله‌ی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم. ✅جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکاره‌ایم شما می‌خواهی مرا رنگ کنی؟ خندیدم 😄و گفتم: من سردار سلیمانی هستم. 😳باور نکرد. گفت: بگو به خدا که سردار هستی! ✔️گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم. ❄️سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت.🥺 ❓ گفتم: چرا سکوت کردی؟ 🤐حرفی نزد. 🔰گفتم: زندگی‌ت چطوره؟ با گرانی چه می‌کنی؟ چه مشکلی داری؟ ☑️جوان نگاه معنا داری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی، من هیچ مشکلی ندارم.😊 🌹 ✌️ @pm_Basirat تجلّـــی بصیرتـ