🔸️﷽🔸️
⚡
#سه_دقيقه_در_قيامت(۲۷)
⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی
💢۱۱_بيت المال ص ۴۲
🔹️اما در يكي از صفحات اين كتاب قطور، يك مطلبي براي من نوشته بود كه خيلي وحشت كردم! يادم افتاد كه يكي از سربازان، در زمان پايان خدمت، چند جلد كتاب خاطرات شهدا به واحد ما آورد و گذاشت روي طاقچه و گفت: اينها اينجا بماند تا سربازهايي كه بعداً مي آيند در ساعات بيكاري استفاده كنند.
✅
@pmsh313
🔹️كتابهاي خوبي بود. يكسال روي طاقچه بود و سربازهايي كه شيفت شب بودند يا ساعات بيكاري داشتند استفاده مي كردند.بعد از مدتي، من از آن واحد به مكان ديگري منتقل شدم. همراه با وسايل شخصي كه مي بردم، كتابها را هم بردم.
🔹️يك ماه از حضور من در آن واحد گذشت، احساس كردم كه اين كتابها استفاده نمي شود. شرايط مكان جديد با واحد قبلي فرق داشت و سربازها و پرسنل،
كمتر اوقات بيكاري داشتند.
✅
@pmsh313
🔹️لذا كتابها را به همان مكان قبلي منتقل كردم و گفتم: اينجا بماند بهتر استفاده مي شود.جوان پشت ميز اشاره اي به اين ماجراي كتابها كرد و گفت: اين
كتابها جزو
#بيت_المال و براي آن مكان بود، شما بدون اجازه، آنها را به مكان ديگري بردي
🔹️اگر آنها را نگه مي داشتي و به مكان اول نمي آوردي، بايد از تمام پرسنل و سربازاني كه در آينده هم به واحد شما مي آمدند، حلاليت مي طلبيدي!واقعاً ترسيدم.
✅
@pmsh313
🔹️با خودم گفتم: من تازه
#نيت_خير داشتم. من از كتابها استفاده شخصي نكردم. به منزل نبرده بودم، بلكه به واحد ديگري بردم كه بيشتر استفاده شود، خدا به داد كساني برسد كه بيت المال را ملك شخصي خود كرده اند!!!
🔹️در همان زمان، يكي از دوستان همكارم را ديدم. ايشان از بچه هاي بااخلاص و مؤمن در مجموعه دوستان ما بود.او مبلغي را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخي از اقلام را براي واحد خودشان خريداري كند.
✅
@pmsh313
🔹️اما اين مبلغ را به جاي ُ قرار دادن در كمد اداره، در جيب خودش گذاشت!او روز بعد، در اثر سانحه رانندگي درگذشت. حالا وقتي مرا در آن وادي ديد، به سراغم آمد و گفت: »خانواده فكر كردند كه اين پول براي من است و آن را هزينه كرده اند. تو رو خدا برو و به آنها بگو اين پول را به مسئول مربوطه برسانند.
🔹️من اينجا گرفتارم. تو رو خدا براي من كاري بكن.«
تازه فهميدم كه چرا برخي بزرگان اين قدر در مورد بيت المال حساس هستند. راست مي گويند كه مرگ خبر نمي كند.من بعدها پيغام اين بنده خدا را به خانواده اش رساندم. ولي نتوانستم بگويم كه چطور او را ديدم. الحمدلله مشکل ايشان حل شد.
✅
@pmsh313
💥در سيره پيامبر گرامي اسلام(ص) نقل است: روز حرکت از سرزمين خيبر، ناگهان به يكي از ياران پيامبر تيري اصابت کرد و همان دم شهيد شد. يارانش همگي گفتند: بهشت بر او گوارا باد. خبر به پيامبر گرامي اسلام(ص)رسيد. ايشان فرمودند: من با شما هم عقيده نيستم، زيرا عبايي که بر تن او بود از بيت المال بود و او آن را بي اجازه برده و روز قيامت به صورت آتش او را احاطه خواهد کرد.
🔸️در اين لحظه يکي از ياران پيامبر(ص)گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشته ام. حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قيامت به صورت آتش در پاي تو قرار مي گيرد.
⚡فروغ ابديت ج ۲ ص ۲۶۱
🔹️••✾❀🕊⭐🕊❀✾••🔹️
☜【پیام_معنوی】
✅
@pmsh313
🔸️••✾❀🕊⭐🕊❀✾••🔸️