مادری گفت "بُنَیَّ" غزلی ریخت بهم
و ردیف "سر" اولاد علی ریخت بهم
😔🌱💔
خواهری که قد و بالای برادرهایش
همه ی دلخوشی اش بود، ولی ریخت بهم
😔🌱💔
گذر نحس سه شعبه که به دریا افتاد
ساحل چشم و دو ابروی یلی ریخت بهم
😔🌱💔
نیزه ای آمد و پهلوی اذان گوی حرم
وسط جلوه ی "خیر العملی" ریخت بهم
😔🌱💔
زهر این حادثه آنقدر مذاقش تلخ است
طعم شیرینی "احلی عسلی" ریخت بهم
😔🌱💔
حنجری کوچک و "آنجا که عرب تیر انداخت"
بار معنایی ضرب المثلی ریخت بهم
😔🌱💔
بدنی ریخت بهم، پیروهنی ریخت بهم
مادری گفت "بُنَیَّ" غزلی ریخت بهم...
#محمدجواد_مهدوی
┅═════️◇◈◇
🏴
@khairolbashar 🏴
◇◈◇═════┅