💢 من دردهایم را فقط به حسین میگویم
📍 حرفها که زیاد میشود، گلایهها که بالا میگیرد، کنایهها که دلگیرم میکند و زخم زبانها که بالا میگیرد، در کوچه پس کوچههای بی کسی دنبال کسی میگردم تا دردهایم را برایش زمزمه کنم.
📍 وقتی خسته از زمانه، دوباره یاد کودکی میافتم و دوست دارم یک بار دیگر بی خیال از همه دغدغهها و نیازها درز توپ پلاستیکی دولایه را با دستهایم فشار بدهم تا چفت هم بشوند و هر چقدر زور دارم، به زانوم بگذارم و یک لگد محکم زیر توپ بزنم.
📍 شاید توپ دو متر بیشتر بالا نمیرفت اما دو متر برایم خیلی بالا بود، یا کفشدوزکهای دفتر نقاشیام را سرختر بکشم و نوک مداد قرمز را بیشتر فشار بدهم تا قرمزیاش بیشتر از قبل خودش را نشان بدهد.
📍 چیزی که از گذشته تا به امروز دردهایم را همراهی میکند، فلافلی است که هنوز قوت غالب من را تشکیل میدهد و ایام فطریه باید به جای یک صاع گندم و جو یا سه مد طعام، شش فلافل بگیرم تا به فقرا بدهم.
📍 اما من دردهایم را به حسین میگویم، التیام زخمهایم در دست حسین است، برایش غصهها را شعر میکنم و غزل غزل از نامردی زمانه میگویم. حسین ...
📌
@ponezs