دولتی ها فکر کردند که داستان به همین آسانی است، روز روشن تان را به شب سیاه بدل می کنیم، امروز دیگر نه بچه های جنگ دیده دهه پنجاه و شصت در مقابل لبیرال ها ایستادند، بچه های دهه هفتاد و هشتاد سینه سپر کردند تا اذن شهادت داده شود ...
سکوت ما نه از سر ترس است که به مصلحت است و الا یک بچه ما هزارتای شما را حریف است ...
انقلاب ما درگیر سازمان و نهاد نبود که امروز درگیر سازمان و نهاد باشد، انقلاب ما هنوز از پائین پا و خیابان های پائین شهر بلند میشود.
آقازاده ها و بالاشهر نشینان که از مستی عرق کرده اند و از عرق مست کرده اند و چه می فهمند فرمان جهاد چیست
ما را با پسران تان اشتباه نگیرید که بازیگوشی ما نه مانند آقازاده هایتان با دور دور است، بلکه بازیگوشی ما با گردن شما گردن کشان گردنه گیر یاغی است که برای آقایمان خط و نشان می کشید.