💠 ای روستا...
به کجا میروم
چه در سر دارم
به کدام آرزو تشنهترم
بوی پونه میآید
کنار «معجزچشمه»*
کفش و جورابم را روی پرچینِ سنگها گذاشتم
پاهایم را به سردی چشمه سپردم
دلم خنک شد
رؤیای زادگاه، واقعیت کودکی
و دبستان پر از برف و بهار
ای روستا
هر فصل تو
بلوغ روح است و کشف معانی خدا.
و خوش به حال «ساکنانِ بام ِخدا»
علی اسفندیار
25 اردیبهشت 1400
*معجزچشمه؛ نام چشمهای در روستای لزور از توابع استان تهران
#پویانویسی
@pooyanevisi