به‌نام✨الله✨ مردی‌مسلمان ، همسایه‌ای‌کافر داشت...!!! او هر روز و هر شب ، همسایه‌ی کافر را لعن و نفرین میکرد...! که خدایا... جان این همسایه‌ی کافر مرا بگیر و مرگش را نزدیک کن...! طوری که مرد کافر دعاهای او را می‌شنید...!!! زمان گذشت و آن فرد مسلمانی که نفرین میکرد ، خودش بیمار شد...!!! دیگر نمی‌توانست غذا درست کند...! اما غذایش در کمال تعجب سر موقع در خانه‌اش حاضر می‌شد...! مسلمان سر نماز می‌گفت : خدایا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردی غذای مرا در خانه‌ام حاضر و ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدانشناس که تو را نمی‌شناسد...!!! روزی از روزها که می‌خواست برود و غذا را بردارد ، دید این همسایه‌ی کافر است که برایش غذا می‌آورد...!!! از آن شب به بعد مرد مسلمان قصه ديگری سر نماز می‌گفت...! که خدایا... ممنونم این مرتیکه‌ی شیطان را وسیله‌کردی که برای‌من غذا بیاورد...! من تازه حکمت تو را فهمیدم که چرا جانش را نگرفتی‌...!!! بامدعی مگویید اسرارعشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی • ✾ • 🕊 • ✾ •