☘️☘️☘️
🔶
آیا نماز و روزۀ استیجاری نامعقول است؟
❓ فلسفۀ نماز و روزۀ استیجاری چیست؟ چه معنا دارد که با نمازخواندن فرزند، تکلیف پدر ادا شود. این مانند آن است که زید درس بخواند، اما مدرک تحصیلی را به عَمرو بدهند. یکی از آقایان با این بیانات نماز و روزه استیجاری را به تمسخر گرفته و آن را برداشتی نادرست از دین میداند؟ پاسخ شما چیست؟
🔷 پاسخ:
اولا اگر قرار بر نقد نظر فقها و عالمان دین است، تمسخر چه معنا دارد؟ استهزاء کاری غیر اخلاقی است و با آن چیزی اثبات نمیشود. اگر استدلال معتبر برای ادعایشان دارند آن استدلال را بیان کنند. متأسفانه خشم و نفرت و هیجان مانع فهم و داوری درست میشود. ما اگر به هر دلیلی از کسانی عصبانی باشیم به سختی می توانیم دربارۀ آنها و افکارشان داوری درستی داشته باشیم. براستی کنار نهادن حب و بغض در مقام فهم و داوری از مصادیق جهاد اکبر است.
ثانیا حوزۀ دین حوزه اسرار و رموز است. اگر قرار بر این باشد که هر چیزی را که با درک عرفی و عادی ما قابل فهم نباشد به سخره بگیریم، بسیاری از احکام مسلم دینی را میتوان از روی جهل استهزاء کرد. اصل نماز، روزه، حج، اعتکاف و... مانند کارهایی نیست که انسانها در زندگی عادی و عرفی و غیر دینی خود انجام دهند. این گونه اعمال برای کسی که به دین اعتقاد ندارد بی معنا و لغو است. اما نگاه دیندار متفاوت است. او بر اساس عقلانیت، اصل لزوم عبادت و اطاعت را اثبات میکند و دربارۀ شکل و نحوۀ عبادت تابع احکام شریعت و متعبد به آن است. تعبدی که در دیگر احکام شرعی جاری است درباره نماز و روزۀ استیجاری هم جاری است. البته در کنار این نکته حکمتهایی هم هست که برای ما قابل فهم است.
ثالثا این حکم اختصاص به نماز و روزه ندارد. اگر پدری به کسی بدهکار باشد، ورثه موظفند در صورت توان آن دین را ادا کنند. اگر این آقای محترم که نماز و روزه استیجاری را مسخره میکند، از کسی طلبکار باشد و آن شخص از دنیا برود و فرزندان بدهکار بخواهند دین او را به ایشان ادا کنند، آیا ایشان نمیگیرد و آنها را مسخره میکند و به آنها میخندد، یا خوشحال میشود و میگوید عجب قانون خوبیست و چقدر بد میشد اگر با مرگ شخص دین هم از وراث ساقط میشد؟!
رابعا این حکم اهمیت تکلیف را نشان میدهد، که حتی با مرگ هم برخی تکالیف مانند نماز و روزه برداشته نمیشوند. این امر موجب میشود که انسان به تکالیفش بیشتر توجه کند و بیشتر پایبند به آن باشد و نگوید گذشتهها گذشت، بلکه تا زنده است بکوشد تکالیفش را انجام دهد و دیونش را ادا کند.
خامسا هنگامی که شخص بداند تکالیف او با مرگش ساقط نمیشوند بلکه بر عهده فرزندانش قرار میگیرد، از باب عطوفت و دلسوزی به فرزندانش و پیشگیری از به مشقتافتادن آنها میکوشد تکالیف و دیونش را تا زنده است خود ادا کند.
سادسا فرزندان شخص دنباله وجود و ثمرۀ عمر او هستد، چه بُعدی دارد که با اقدام فرزندان شخص تکلیف او ادا شود، چنانکه در دیون مالی این مساله قابل درک است.
سابعا بیشک پدر و مادر برگردن فرزند حق دارند و فرزند مدیون والدین و موظف به احسان به آنها است. این تکلیف چنانکه در زمان حیات والدین جاری است پس از مرگ آنها هم جاری است. فرزندان با اعمال نیک و خیرات و مبرات میتوانند بخشی از دین خود به والدینشان را ادا کنند.
ثامنا خداوند ارحم الراحمین است و رحمتش بر غضبش سبقت دارد. خداوند دنبال بهانه برای به جهنمبردن بندگانش نیست، بلکه بدنبال بهانهای برای عفو و بخشش آنهاست. مقتضای رحمت الهی این است که راههایی را برای جبران کاستیهای بندگانش حتی پس از مرگ آنها باز بدارد تا هرچه بیشتر مشمول لطف و عنایتش قرار گیرند.
تاسعا یکی از حکمتهای این گونه احکام مأیوسنشدن از رحمت الهی است. بنده چون خداوند را ارحم الراحمین میداند در هیچ شرایطی از رحمت خدا ناامید نمیشود. اگر بنده در پایان عمر توجه کند که تکالیفی از او فوت شده، گرچه نادم و پیشمان و نگران میشود اما از رحمت خدا ناامید نمیشود و امید میبرد که فرزندانش بتوانند بخشی از دیونش را ادا کنند.
عاشرا در کنار آنچه گفتیم باید توجه داشت که لازمۀ نماز و روزه استیجاری و مانند آن این نیست که کسی که برایش نماز استیجاری میخوانند مانند کسی است که خود در حیاتش نمازش را خوانده است. هرگز این دو برابر نیستند و قطعا کسی که نماز نخوانده خسارت عظیم کرده است، اما خداوند از باب رحمتش این باب را به روی بندگان عاصیش گشوده تا بخشی از آن خسارت جبران شود.
به جای استهزاء عامیانه باید کوشید اهمیت این گونه احکام را درک کرد و خداوند را که ابواب رحمتش را از راههای مختلف به روی بندگانش میگشاید سپاس گفت و شاکر بود و دینی را که به این گونه ظرائف توجه دارد تحسین کرد.
✍️ دکتر محمد فنایی استاد موسسه امام خمینی (ره)
🆔
@porseman_andisheh