تا بپیوندد به دریا، کوه را تنها گذاشت
رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت
هیچ وصلی بیجدایی نیست، این را گفت رود
دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت
هر که ویران کرد، ویران شد در این آتشسرا
هیزم اول پایهی سوزاندن خود را گذاشت
اعتبار سربلندی، در فروتن بودن است
چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت
موج، راز سر به مهری را به دنیا گفت و رفت
با صدفهایی که بین ساحل و دریا گذاشت
«جناب فاضل خان نظری»
با گرمترین درودها،
روز شنبه بهخیر و به مهر،
"زندگی"
گرمی دلهای به هم پیوسته است...
با ما همراه باشید🔰
eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08