تاریخى وجود ندارد. دو. تاریخ جزو علوم نقلى است نه عقلى؛ زیرا به عقیده او راه علم بر اخبار گذشته فقط خبر خبرگزاران و نقل ناقلان است و تاریخ با عقول و افکار محققان استنباط و استخراج نمی‌شود.[18] از آن‌جا که در روایات و اخبار تاریخ قدیم مطالب بسیار غریب و دور از ذهن و خارج از موازین طبیعى دیده می‌شود؛ از این‌رو مؤلف کتاب خود متوجه این معنا بود و در مقام اعتذار از ذکر این مطالب چنین می‌گوید: «اگر ناظران و شنوندگان اخبار این کتاب به برخى داستان‌ها و قصه‌ها برخورند که عقل وجود آنها را انکار کند و شنونده از شنیدن آنها تنفر حاصل نماید، نباید به من خرده‌گیرى و عیب‌جویى کنند؛ زیرا این‌گونه اخبار را دیگران و پیشینیان براى ما نقل کرده‌اند و ما نیز آنها را چنان‌که شنیده‌ایم در کتاب خود آوردیم».[19] ج. منابع مورد استفاده طبری ابن جریر طبرى براى تدوین کتاب خود از عمده منابع موجود در عصر خود بهره برده است، برخى از این منابع عبارت‌اند از: «سیره ابن اسحاق»، نوشته‌های «وهب بن منبه»، «ابن مقفع»، «هشام کلبى»، «ابان بن عثمان»، «شرحبیل بن سعد»، «ابن شهاب زهرى»، «ابو مخنف» و «واقدى».[20] هـ. گفتار مورخان و دانشمندان درباره تاریخ طبرى ‏1. مسعودى (م 346ق) در مقدمه کتاب «مروج الذهب»: «... و اما تاریخ ابو جعفر طبرى که برترى بر کتب دیگر تاریخ دارد و افزون‌تر از آنها است، جامع انواع خبرها و آثار و حاوى اقسام فنون و علوم می‌باشد. این کتاب داراى محسنات و فواید زیاد است و نفعش به تمام طالبان و پژوهندگان تاریخ و آثار گذشتگان می‌رسد. مؤلف این کتاب فقیه عصر و زاهد و پرهیزکار زمان خود بود و علوم فقها و دانشمندان شهرها و اخبار محققان سیر و آثار به وى منتهى شده است...».[21] 2. خطیب بغدادی(م 463ق): «طبری را کتابی است مشهور در تاریخ امم و ملوک و کتابی در تفسیر که هیچ‌کس مانند آن‌را تألیف نکرده است».[22] 3. یاقوت حموى (م 626ق) در کتاب «معجم الادباء»: «... این کتاب از جهت شرف و بزرگى در دنیا بی‌نظیر است و در این کتاب بسیارى از علوم دین و دنیا فراهم شده است و اوراق آن نزدیک به پنج هزار می‌باشد».[23] 4. ابن اثیر جزرى(م 630ق) در مقدمه «الکامل فی التاریخ»: «... به تاریخ بزرگ تألیف امام ابو جعفر طبرى [نوشتن تاریخ را] آغاز کردم؛ زیرا کتاب مذکور در نزد عموم محققان مورد اعتماد و در موارد اختلاف محل رجوع می‌باشد ... و من از میان همگى مورّخان به طبرى اعتماد کردم؛ زیرا وى از روى حق و صواب در این فن، پیشوا و از روى حقیقت و واقع جامع علوم و فنون می‌باشد...».[24] علمای شیعه مواردی از نقل‌ها و بخش‌های این کتاب را مورد نقد قرار داده و نمی‌پذیرند.[25] که در بخش بعدی بیشتر روشن می‌شود. ارزیابی و میزان اعتبار تاریخ طبری با این‌که تاریخ طبرى دوره نوینى را در تاریخ‌نگارى اسلامى آغاز کرد و اثر فراوانى بر مورّخان پس از خود گذاشت و از کتاب‌ها و منابعی استفاده کرده که بیشتر آنها به مرور زمان از بین رفته‌اند و امروزه وجود ندارد، اما امروزه بنابر نظر بیشتر محققان شیعه، دارای اشکالات مهمی است. در این‌جا به برخی از این اشکالات اشاره می‌شود: 1. طبری بدون تحقیق درباره سند؛ همه روایات و نقل قول اشخاص را در کتاب خود درج کرده و بسیاری از این ناقِلان حدیث نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بُغض و کینه داشتند. 2. طبری بیشتر رخدادها بویژه اتفاقات صدر اسلام را با تفصیل نقل می‌کند، اما از برخی وقایع مهم؛ مانند جریان حجةالوداع و واقعه غدیر خُم به سادگی می‌گذرد و تا حد بسیاری آن‌را مختصر می‌سازد.[26] 3. طبری در تاریخ خود در موارد متعددی حقایق تاریخی و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را کتمان نموده است؛ مانند:[27] بازگو نکردن فجایع واقعه حرّه.[28] همچنین در مسائل مهم تاریخ امامان(ع) از جمله شرح حال امام صادق، امام جواد و امام ‌هادی و امام حسن عسکری و حضرت مهدی(ع). 4. اعتماد به راویان غیر معتمد، مجهول و دروغ‌گو؛ مانند: «سیف بن عمر»،[29] و محمد بن حمید رازی.[30] 5. طبری گاهی روایات اسطوره‌ای و افسانه‌ای را نقل می‌کند؛ برای نمونه می‌گوید: در زمان ابوبکر جنگی اتفاق افتاد به نام «فتح دارین»، لشگر اسلام در سر راهش دریا بود تا دارین کشتی‌ها 42 ساعت مسافت را طی می‌کردند، دستور داده شد لشکر به آب بزنند، همه به‌ آب زدند، شتر سوار و اسب سوار و بر سطح آب حرکت کردند، در زیر سم اسب‌ها و پای شترها ماسه بالا آمد که آب فقط روی، پشت پای شترها را می‌گرفت.[31] به هر حال؛ درباره جایگاه و اعتبار تاریخ طبری باید گفت: دست‌یابی به حقیقت و واقعیت امکان‌پذیر است، به شرطی که ضوابطی که در این زمینه وجود دارد رعایت شود. توجه به همه شواهد و دلائل، عرضه داده‌های تاریخی بر قرآن و سنت معتبر، بررسی سند روایات، بهره‌گیری از عقل و سایر منابع، حدس و گمان هوشیارانه (در جایی که داده تاریخی نداریم) و نهایتاً نقد درونی و بیرونی مطال