الغه آمیزى ده ها همسر به آن حضرت نسبت داده اند، نوشته اند که پس از شهادت حضرت، همه آن زنها، پاى برهنه در تشییع جنازه امام شرکت کردند.(10) 😕بى پایگى این سخن از آن جا پیداست که شرکت زنان، آن هم پاى برهنه در میان نامحرمان، معلوم نیست از نظر اسلام تا چه پایه درست است؟ اگر چنین چیزى در محیط مدینه صورت مى گرفت; آیا فقهاى اهل تسنّن که همواره دنبال دستاویزى جهت خرده گیرى از اهل بیت مى گشتند، آن را به باد انتقاد نمى گرفتند؟ ☑️بعلاوه، زنانى که به واسطه طلاق از شوهران خود جدا مى شوند، از نظر عاطفى نه تنها هیچ گونه همبستگى با شوهران سابق خود ندارند، بلکه درباره آنها به شدّت دچار افکار منفى مى شوند; ✅بنابر این چگونه قابل قبول است زنانى که پیوند ازدواج آنها مدّتى پیش قطع شده بود، در تشییع جنازه شرکت کنند؟ آیا این موضوع ثابت نمى کند که تعداد همسران آن حضرت نیز از این قبیل است؟! 🔆آنچه در این زمینه به نظر مى رسد این است که اگر فرض کنیم این عددهاى بزرگ حقیقت داشته است، باید بگوییم مسلمانان آن عصر به واسطه علاقه خاصّى که به پیامبر(صلى الله علیه وآله) داشتند، مى خواستند به افتخار خویشاوندى و قرابت با پیامبر نایل گردند و چون پیشواى دوّم، نوه بزرگ آن حضرت و فرزند ارشد امیرمؤمنان بود، گاهى دختران خود را داوطلبانه به حضرت مجتبى(علیه السلام) تزویج مى کردند و تنها به تشریفات عقد شرعى اکتفا مى نمودند. ✅ بنابر این آنها زنان افتخارى پیشواى دوّم محسوب مى شدند که صرفاً روى جهت فوق با حضرت وصلت مى کردند. و نیز به احتمال قوى، عدّه اى از زنانى که به نام همسران آن حضرت در تاریخ ثبت شده است، زنان بى پناهى بودند که امام مجتبى(علیه السلام) تکفّل آنها را به عهده گرفته بود و براى آن که تحقیر نشوند، برحسب ظاهر آنها را تزویج مى نمود.(11) ⭕ریشه شایعات👇 ☑️استاد شهید مطهری(ره) بیان می فرماید: در گردش خلافت از امویان به عباسیان، بنى الحسن یعنى فرزندزادگان امام حسن(علیه السلام) با بنى العباس همكارى داشتند، اما بنى الحسین یعنى فرزندزادگان امام حسین(علیه السلام)- كه در رأس آنها در آن وقت امام صادق(علیه السلام) بود- از همكارى با بنى العباس خوددارى كردند. بنى العباس با اینكه در ابتدا خود را تسلیم و خاضع نسبت به بنى الحسن نشان مى دادند و آنها را از خود شایسته ‏تر مى‏ خواندند، در پایان كار به آنها خیانت كردند و اكثر آنها را با قتل و حبس از میان بردند. ☑️بنى العباس براى پیشبرد سیاست خود شروع كردند به تبلیغ علیه بنى الحسن. از جمله تبلیغات نارواى آنها این بود كه گفتند ابوطالب- كه جدّ اعلاى بنى الحسن و عموى پیغمبر است- مسلمان نبود و كافر از دنیا رفت و امّا عباس كه عموى دیگر پیغمبر است و جدّ اعلاى ماست مسلمان شد و مسلمان از دنیا رفت. پس ما كه اولاد عموى مسلمان پیغمبریم از بنى الحسن كه اولاد عموى كافر پیغمبرند براى خلافت شایسته تریم. در این راه پولها خرج كردند و قصّه‏ ها جعل كردند. هنوز هم كه هست، گروهى از اهل تسنن تحت تأثیر همان تبلیغات و اقدامات فتوا به كفر ابوطالب مى‏ دهند. هر چند اخیراً تحقیقاتى در میان محقّقان اهل تسنّن در این زمینه به عمل آمده و افق تاریخ از این نظر روشن تر مى ‏شود. ☑️موضوع دومى كه بنى العباس علیه بنى الحسن عنوان كردند این بود كه گفتند نیاى بنى الحسن بعد از پدرش على(علیه السلام) به خلافت رسید و امّا چون مرد عیاشى بود و به زنان سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنیامد؛ از معاویه كه رقیب سرسختش بود پول گرفت و سرگرم عیاشى و زن گرفتن و طلاق دادن شد و خلافت را به معاویه واگذار كرد. ☑️خوشبختانه محققان با ارزش عصر اخیر در این زمینه تحقیقاتى كرده و ریشه این دروغ را پیدا كرده ‏اند. ظاهراً اوّل كسى كه این سخن از او شنیده شده است قاضى انتصابى منصور دوانیقى بوده كه به امر منصور مأمور بوده این شایعه را بپراكند. ☑️به قول یكى از مورّخان: اگر امام حسن اینهمه زن گرفته است، پس فرزندانش كجا هستند🤔 چرا عدد فرزندان امام اینقدر كم بوده است⁉️ ‼️امام كه عقیم نبوده و از طرفى رسم جلوگیرى یا سقط جنین هم كه معمول نبوده است. 😐من از ساده دلى بعضى از ناقلان حدیث شیعى مذهب تعجّب مى‏ كنم كه 👈🏻از طرفى از پیغمبر اكرم و ائمه اطهار(علیهم السلام) اخبار و احادیث بسیار زیادى روایت مى‏ كنند كه خداوند دشمن مى‏ دارد یا لعنت مى‏ كند مردمان بسیار طلاق را، پشت سرش مى ‏نویسند: امام حسن(علیه السلام) مرد بسیار طلاقى بوده. ⚠️این اشخاص فكر نكرده ‏اند كه یكى از سه راه را باید انتخاب كنند: یا بگویند طلاق عیب ندارد و خداوند مرد بسیار طلاق را دشمن نمى ‏دارد، یا بگویند امام حسن(علیه السلام) مرد بسیار طلاق نبوده است، یا بگویند- العیاذ باللَّه - امام حسن(علیه السلام) پابند دستورهاى اسلام نبوده است. امّا این آقایان محترم از یك طرف احادیث مبغوضیّت طلاق را صحیح و معتبر مى‏ دانند و از