ر گرفته است. 2️⃣ اساساً دین وعده رسیدن به نتیجه اعمال در دنیای دیگر را می دهد نه وعده رسیدن به زندگی بهتر را. دین می گوید هر چه در این دنیا بکارید، در دنیای دیگر درو می کنید. 🔹خداوند عادل است و از او انتظار می رود که هر کار خوبی را به نحو شایسته ای پاداش دهد و هر کار بدی را به نحو شایسته مجازات کند. 🔹 کسی که در این دنیا چندین بیمارستان و مدرسه و مسجد ساخته، جان دهها انسان را نجات داده و صدها کار خوب دیگری در سابقه خود دارد؛ در این دنیا چه چیزی به او بدهیم، تا تمام کارهای خیرش را جبران کند؟ 👈در دنیا هر لذتی با دردی و هر دردی با لذتی همراه است! رنج، لازمه جدایی ناپذیر دنیای مادی است. اما در جهان دیگر، بخاطر آنکه محدودیت های این دنیایی وجود ندارد، حیات ابدی در انتظار انسان است و مرگی در کار نیست، بهترین مکان برای پاداش دادن به این کارهای خیر است. 🔹در مقابل هم کسی که در این دنیا هزاران نفر را کشته یا شکنجه کرده یا خانواده های زیادی را به خاک سیاه نشانده، ایا مثلاً 20 سال زندان یا یک مرتبه اعدام، می تواند با تمام جرم و جنایتهایش برابر باشد؟ 3️⃣ مقصود از نیازهای اساسی چیست⁉️ ➕اگر مقصود نیازهای مادی مثل خوراک و پوشاک و مسکن و ... است؛ بله دین در تأمین این نیازها اساساً ادعایی ندارد تا بخواهد وعده اینها را در این دنیا یا دنیای دیگر بدهد. ➕ اگر مقصود نیازهایی مثل عدالت، امنیت، زندگی اخلاق، صلح و آرامش و ... است؛ می توان گفت که عمل به تعالیم و دستورات دین، این نیازها را قطعا برآورده می کند و به جز یک دین الهی، هیچ نظام فکری دیگری نمی تواند موجب تأمین عدالت و زندگی اخلاقی و ... شود. 4️⃣ آیا انسان بدون دین نمی تواند عادلانه عمل کند⁉️ 🔹 مفهوم عدالت و برخی از مصادیق آن را عقل به تنهایی درک می کند و از آنجا که عقل نیز یکی از منابع دین است، می توان آموزه های عقلی را نیز جزئی از دین قلمداد کرد. 🔹 اما در بسیار از موارد، عقل به تنهایی نمی تواند عادلانه یا ظالمانه بودن یک عمل را تشخیص دهد و تنها خداوند است که می تواند با وحی خود انسان را نسبت به عدل و ظلم آگاه کند. ➕ مثلاً آیا ما حق داریم یک دزد را مجازات کنیم یا اینکه فقط باید مال مسروقه را از او پس بگیریم؟ اگر حق داریم او را مجازات کنیم، چه مجازاتی در حق او یک مجازات عادلانه محسوب می شود؟ آیا یک سال زندان عادلانه است یا ده سال یا ... 👈 در این موارد عقل انسان توان کشف واقعیت را ندارد، لذا خداوند با وحی خود او را به عدالت ورزی راهنمایی می کند. 🔹 درباره اخلاقی یا غیر اخلاقی بودن رفتارها نیز همین مشکل وجود دارد. یعنی با عقل خود خوب و بدی برخی از اعمال را می توانیم بفهمیم اما در سایر شئون زندگی، برای داشتن عملی اخلاقی، باید به وحی الهی تمسّک کنیم. 🔆 بنابراین، تنها با وحی الهی است که می توان در تمام شئون زندگی عملی مطابق عدل داشت. 5️⃣ همانطور که گفتیم، دین مجموعه ای از تعالیم و دستورات است که توسط پیامبران و جانشینان بر حق ایشان به مردم ابلاغ می شود. دین یک قدرت قاهره ای در درون خود ندارد که به تنهایی بتواند جامعه را اصلاح کند و زندگی دنیایی ما را آباد کند. این خود انسان ها هستند که باید با اختیار خود، عمل به دین را انتخاب کنند. این انسان ها هستند که باید به سمت پیامبران و جانشینان ایشان رفته و با پیروی از آنان، سعادت دنیا و آخرت خود را تأمین کنند. و الا دینی که در لابلای کتابها و کتابخانه ها خاک بخورد، هیچ سودی به حال مردم ندارد. 📌شبهه هفتم https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0 منطقيون: موجودی نمیتواند هم دانای مطلق | باشد و هم توانای مطلق. چون در صورت دانای | مطلق بودن باید بداند که در آینده چه تصمیمی | می گیرد و اگر توانای مطلق باشد می تواند آنچه را که پیشگویی کرده در آینده تغییر دهد! 📌پاسخ به شبهه هفتم اشکال اساسی این شبهه در معرفی کردن خدا به عنوان دانای مطلق و توانای مطلق است زیرا خداوند دانای مطلق هست اما توانایی خدا به افعال ممکن تعلق می‌پذیرد نه افعال غیرممکن، زیرا افعال غیر ممکن از پایه امکان وجودی ندارند و این عدم امکان به خاطر محدودیت آنهاست نه توانمندی خدا (مثلاً یک سنگ بالقوه توانمندی این را ندارد که در آن واحد هم سفید باشد و هم سیاه و این به خاطر محدودیت خود سنگ است) در مقابل باید دانست که این دانایی و توانایی خداوند به معنای تغییر خداوند در تصمیمات وی نیست زیرا از اساسا تغییر و تحول در خدا راه ندارد چون تغییر برای زمانی است که یک موجود رشد کند و مرحله بهتری از خودش برسد و تصمیم بهتری اتخاذ کند در حالی که خداوند کمال مطلق است و کمال مطلق نیازی به رشد ندارد! همچنین امکان داشتن انجام کاری از طرف خدا (تغییر در تصمیمات) وی را موظف به انجام ان نمی کند! 📌شبهه هشتم https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0 هیچ گاه درک نکردم چرا کافری که بیمار می ش