📌متن شبهه👇 سلام‌وعرض ادب وارادت .متنی رو خدمتتون میفرستم اگه جسارت نباشه ووقت داشته باشید پاسخ کافی رو بفرمایید تا در گروهی که گذاشته شده بار گزاری بشه .👇🏻 کدامیک باورکردنی‌تر است؟ (فاطمه! رو در رو گریبانِ مردی بینا را گرفت و کشید یا دورا دور از فردی نابینا در پرده شد؟) @baznegari یک- رو در رو گریبانِ عُمَر را کشیدن: هنگامی که علی (ع) را وادار به بیعت اجباری کردند، فاطمه (س) یقۀ عُمَر را گرفت و او را به سمت خود جلو کشید و نهیب زد: ای پسر خطاب! اگر از رسیدنِ بلا به بی‌گناهان ناراحت نمی‌شدم ، می‌فهمیدی که خدا را به سوگند می‌گرفتم و او نیز (نفرینم را) سریعاً اجابت می‌کرد. عَنْ أَبِي‌جَعْفَرٍ وَ أَبِي‌عَبْدِاللَّهِ ع قَالا إِنَّ فَاطِمَةَ ع لَمَّا أَنْ كَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ مَا كَانَ أَخَذَتْ بِتَلَابِيبِ عُمَرَ فَجَذَبَتْهُ إِلَيْهَا ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ يَا ابْنَ الْخَطَّابِ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُصِيبَ الْبَلَاءُ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّي سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِيعَ الْإِجَابَةِ (کافی کلینی ح ۱۲۴۰). دو- دورا دور از عبدالله ابن اُمّ مکتومِ نابینا در پرده شدن:   نابینایی [گویا ابن‌اُمّ‌مکتوم] از فاطمه اذن دخول خواست پس فاطمه خود را از او در پرده بُرد. پیامبر به فاطمه گفت: این فرد که نابینا است چرا خود را از او محجوب می‌کنی؟ فاطمه پاسخ داد: ای رسول‌خدا! اگر او مرا نمی‌بیند من که او را می‌بینم و [تازه] او بو را احساس می‌کند. رسول‌خدا گفت: گواهی می‌دهم که تو پارۀ تنِ من هستی. عن جعفربن‌محمد أنه قال: استأذن أعمی علی فاطمة فحجبته. فقال لها النبی: لم تحجبینه و هو لایراک؟ قالت: یا رسول‌الله: إن لم‌یکن یرانی فإنی أراه و هو یشم الریح. فقال رسول‌الله: أشهد أنک بضعة منی (دعائم الاسلام ج ۲ ص ۲۱۴ ح ۷۹۲). کدام را برای سنجش حداقل الگوی فاطمیِ حجاب باور کنیم: روا بودنِ رخ به رخ شدن و گریبان گرفتن و به جلو کشیدن و رو در رو نهیب زدن؛ یا حاضر نبودن به حضور در جمعی که فردی نابینا در آنجاست؟ گفتنی است حدیث‌سازان این فرد یادشدۀ نابینا (عبدالله بن اُم مکتوم) را نقش ثابتِ احادیث تولیدیِ خود قرار داده و انواع محتوای متفاوت برای احکام خود خلق کردند؛ ادامۀ آن نقش ثابت مطابق آن‌چه در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر آوردم چنین است: «واکنش پرسشیِ پیامبر در روایت بالا را با واکنش صریح و دستوریِ وی در این روایات مقایسه کنید: اُمّ‌سلمه گفت: من و میمونه نزد پیامبر بودیم که ابن‌آُم‌مکتوم وارد شد ،این جریان پس از این بود که مأمور به پرده‌نشینی شده بودیم، پس رسول‏خدا گفت: در حجاب شوید. ما گفتیم: ای رسول‏خدا او نابینا است و نمی‏تواند ما را ببیند. رسول گفت: آیا شما هم نابینایید و او را نمی‏بینید؟ «عن أم‌سلمة قالت: کنت عند رسو‌‏ل‌الله(ص) و عنده میمونة فأقبل ابن‌اُم‌مکتوم و ذلک بعد أن امر بالحجاب، فقال: احتجبا، فقلنا: یا رسول‌الله، ألیس أعمی لایبصرنا؟ قال: أفعمیاوان أنتما؟ ألستما تبصرانه؟» برخی روایات همین واقعه را دقیقاً در مورد عائشه و حفصه: «عدة من أصحابنا، عن أحمدبن أبی‌عبدالله قال: استأذن ابن‌أم‌مکتوم علی النبی(ص) و عنده عائشة و حفصة فقال لهما: قوما فادخلا البیت، فقالتا: إنه أعمی، فقال: إن لم‌یرکما فإنکما تریانه» و در جای دیگر در مورد ام‌سلمه و عایشه، نسبت به ابن‌اُم‌مکتوم نقل کرده‌اند!:  و «فی حدیث أم‌‏سلمة قالت: کنت أنا و عائشة عند النبی(ص) فدخل ابن‌اُم‌مکتوم فقال النبی(ص): احتجبن، فقلن: إنه أعمی! فقال النبی(ص) أفعمیاوان أنتما». از این مقایسه عجیب‌تر، وجود روایات زیر است که پیامبر نه تنها در پرده رفتن از ابن‌اُم‌‏مکتومِ نابینا را لازم نمی‌داند بلکه حتّی درآوردن لباس! در برابر وی را بلااشکال و کاملاً روا می‌داند: « عن أبی‌سلمة أنه قال سألت فاطمة بنت قیس فأخبرتنی ان زوجها المخزومی طلقها فأبی ان‏ینفق علیها فجاءت إلی رسول‏الله(ص) فأخبرته فقال رسول‏الله(ص) لا نفقة لک فانتقلی فاذهبی إلی ابن‏أم‏مکتوم فکونی عنده فإنه رجل أعمی تضعین ثیابک عنده» و «عن عبیدالله، قال: أرسل مروان إلی فاطمة فسألها، فأخبرته أنها کانت عند أبی‌حفص، و کان النبی(ص) أمر علی‌بن‏أبی‏طالب -یعنی علی بعض الیمن- فخرج معه زوجها، فبعث إلیها بتطلیقة کانت بقیت لها، و أمر عیاش ‏بن‏ أبی‏ ربیعة والحارث ‏بن ‏هشام أن ‏ینفقا علیها، فقالا: والله ما لها نفقة إلا أن‏ تکون حاملا، فأتت النبی فقال: "لا نفقة لک إلا أن ‏تکونی حاملا" و استأذنته فی الانتقال، فأذن لها، فقالت: أین أنتقل یا رسول‏ الله؟ قال: عند ابن‏ أم‏ مکتوم و کان أعمی تضع ثیابها عنده و لایبصرها، فلم ‏تزل هناک حتی مضت عدتها، فأنکحها النبی(ص) أسامة... (حجاب شرعی در عصر پیامبر صفحۀ ۲۶۷ و ۲۶۸). به نقش طوایف و خاندان‌ها در تولید حدیث با حضورِ زنان منتسب به خود، در قبال فردی واحد (عبدالل