•|
#قسمت_ششم|•
[ دسته ی ③ _ اتفاقات حین واقعه (4) ]
🟢 علاوه بر حر بن یزید ریاحی (رضوان الله علیه)، شخص دیگری هم برای گفتگو پیرامون آب آشامیدنی برای رفع
#عطش به سمت لشگریان عمر بن سعد رفت، گزارش تاریخی را بخوانیم:
📝 راوی نقل میکند: 👈🏿
#تشنگى👉🏿 بر حسين عليه السلام و يارانش چيره شد. مردى از يارانش به نام بُرَير بن خُضَير هَمْدانى (رضوان الله علیه)، بر او وارد شد و گفت: اى فرزند پيامبر خدا ! آيا به من اجازه مى دهى تا به سوى آنان بروم و با ايشان، سخن بگويم ؟ امام عليه السلام، اجازه داد. او به سوى ايشان رفت و فرمود: «اى مردم! خداوند عزوجل، محمّد صلى الله عليه و آله را به حق، بشارت دهنده و بيم دهنده، دعوتگر به خدا با اجازه اش و چراغ فروزان [ راهش ] بر انگيخت؛ و اين، آب فرات است كه خوكان و سگان صحرا در آن مى روند؛ امّا ميان آن و فرزند اين پيامبر، جدايى انداخته اند. آنان گفتند: اى بُرَير ! زياد حرف زدى. بس است ! به خدا سوگند، حسين تشنگى خواهد كشيد، همان گونه كه پيشينيانِ او، تشنگى كشيدند! حسين عليه السلام فرمود: «اى بُرَير! بنشين»
📑
#متن_عربی؛ بَلَغَ
#العَطَشُ مِنَ الحُسَينِ عليه السلام و أصحابِهِ، فَدَخَلَ عَلَيهِ رَجُلٌ مِن شيعَتِهِ يُقالُ لَهُ : بُرَيرُ بنُ خُضَيرٍ الهَمدانِيُّ ـ قالَ إبراهيمُ بنُ عَبدِاللّه ِ راوِي الحَديثِ: هُوَ خالُ أبي إسحاقَ الهَمدانِيِّ ـ فَقالَ: يَا بنَ رَسولِ اللّهِ، أتَأذَنُ لي فَأَخرُجَ إلَيهِم، فَاُكَلِّمَهُم ؟ فَأَذِنَ لَهُ، فَخَرَجَ إلَيهِم، فَقالَ: يا مَعشَرَ النّاسِ ! إنَّ اللّه َ عزوجل بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ بَشيرا ونَذيرا وداعِيا إلَى اللّه ِ بِإِذنِهِ و سِراجا مُنيرا، و هذا ماءُ الفُراتِ تَقَعُ فيهِ خَنازيرُ السَّوادِ و كِلابُها، وقَد حِيلَ بَينَهُ و بَينَ ابنِهِ ! فَقالوا: يا بُرَيرُ، قَد أكثَرتَ الكَلامَ فَاكفُف، فَوَاللّه ِ، لَيَعطَشُ الحُسَينُ كَما عَطِشَ مَن كانَ قَبلَهُ. فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام: اُقعُد يا بُرَيرُ
📕 {نام کتاب : الأمالي نویسنده : شيخ صدوق جلد : 1 صفحه : 222}
🧷
https://b2n.ir/008994
📒 {نام کتاب: مقتل الحسین (ع) نویسنده : خوارزمی جلد 1 صفحه351}
🧷
https://b2n.ir/670809
《7》
#ادامه_دارد •••