#لطیفه
مردی که دماغش 👃به طرف چپ کج بود وارد شـهری شد، یکی از بزازهای آن شـهر ، وی را دید، از او تقاضا کرد که در آن شهر بمانـد، و شاگردی مغازه او را بنمایـد. آن مرد قبول نمی کرد.
چون اصـرار از حـد گذشت، مردم بزاز(پارچهفروش) را سـرزنش کردند که این چه اصـراری است به او میکنی؟ مگر شاگرد قحط است؟!
بزاز در جواب گفت: در شاگردی این مرد نفعی است که شما متوجه آن نیستیـد!
گفتنـد: آن نفع چیست؟
بزاز گفت: این مرد دمـاغش 👃کـج است به درد کار من میخورد، چون اگر از طرف چپ گز (متر) کند و بخرد، و از طرف راست گز کرده و بفروشد، در هر روز چندین گز به نفع ما خواهد بود.
گنجینه جواهر ص 39
توضیح: در زمانهای گذشته با فاصله بین دست و بینی، پارچه را متر میکردند.👀
«پویالطیف»
🌹لذت هنر ظریف 🌸
با ما همراه شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2216689666Cdb0d048b40