✳️آیا حقوق یکسان خلاف عدالت است!
✍ عدالت چیست؟ قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش.
و این تازه اول ماجراست. پرسش اصلی از همینجا آغاز میشود: جای خودش دقیقا کجاست؟ در پاسخ به این پرسش است که تازه مکاتب اقتصادی از هم جدا میشوند. وگر نه تا اینجای ماجرا که اختلافی وجود ندارد.
میتوان با تمسک به کلام «العدل یضع الامور مواضعها» در همینجا متوقف ماند خود را متولی به ولایت امیرالمومنین (ع) دانست. حال آنکه امیرالمومنین (ع) هیچ گاه خود در همین پله از نردبان نماندند.
آیا اگر ایشان به همین جملات بسنده میکردند و نظر خود را به پلههای بالاتر نمیرساندند، در دوران حکومت کوتاه خود، مجبور به تحمل سه جنگ پربلا میشدند؟ آیا اگر ایشان در همین مرحله باقی میماندند، تا ۸۰ سال بر سر منابر سب میشدند؟ ««قُتِلَ فی مِحْرابِ عِبادَتِهِ لِشِدَّةِ عَدْلِهِ».
معیارها متفاوت و مختلفند. از برابری گرفته تا پیامدسنجی، از تکلیفمداری گرفته تا فضیلتیابی. از عدالت در فرایندها گرفته تا عدالت در نتایج. از برابری در فرصتها گرفته تا توزیع به نفع فقیرترینها...
اما ما کدام را پذیرفتهایم و مبتنی بر کدام عمل میکنیم؟؟؟؟
انقلاب اسلامی ایران، انقلاب پابرهنگان و مستضعفان بود. انقلاب طبقه ضعیف و ستمکشیده. نقل است که امام ره در همان ابتدای ورود به کشور و در مسیر رسیدن تا بهشت زهرا که از کنار بیغولهها عبور میکردند، به راننده ماشین خود (محسن رفیقدوست) گفته بودند من با اینها (یعنی مردمی که در این بیغولهها زندگی میکردند) کار دارم و اینها هم با من کار دارند. گویا در دکترین امام، نظریه عدالتی، انقلابی است که ابتدائا به نفع طبقات مستضعف جامعه باشد.
حال چه شده است که در طول اینسالها، در میان نظریات عدالت، هر گاه رأیی و نظری به نفع ضعیفترینها صادر میشود، از دانشگاهیان تا حوزوبان و از دانشمندان تا علما یادشان میآید که این رأی خلاف عدالت است؟
در شرایط بحرانی کرونایی قرار گرفتهایم. شرایطی که به لحاظ وسعت جغرافیایی، در طول تاریخ حداقل چندصدسال اخیر بیسابقه است. تحت شدیدترین تحریمها قرار گرفتهایم و نظام تولیدی کشور نیز به دلیل بیتدبیریهای متعدد به حالت نیمهخاموش درآمده است. و واضح است که مطابق با معمول، ضعیفترینها در این شرایط ضعیفتر هم شدهاند.
آشنایی اندکی با اقتصاد لازم است که متوجه شویم در چنین شرایطی با تحریک طرف عرضه و تقاضا باید موتور اقتصاد را به حرکت درآورد. یکی از ایمنترین راهکارها در این زمینه، برابری حقوق کارکنان دولت است (حداقل برای کوتاهمدت تا خروج از بحران) که توسط
#پروفسور_مسعود_درخشان پیشنهاد شده است. سیاستی که قدرت خرید ضعیفترینها را برای خرید کالاهایی که اتفاقا چرخ تولید کشور را تحریک میکنند به طور جهشی افزایش میدهد. سیاست قله تراشی. و میدانیم که قلهها با این کاهش حقوقها البته چندان تراشیده نمیشوند. چون ما فقط دستمزد را به نفع فقرا بازتوزیع کردهایم نه امکانات و فرصتها و رانتها و ... را.
اما در عین حال گفته میشود این سیاست، غیرعادلانه است. چون عدالت به معنای برابری نیست. اما نمیدانم چطور در طول همه این سالها، عدالت به معنای نابرابری به نفع اغنیا بوده است! حقوق ۳۰ برابری و ۴۰ برابری مسئولان نسبت به کارکنان رده پایین عادلانه بوده است اما رساندن حقوق کارکنان ضعیف به سطح خط فقر، ناعادلانه است!
دستگاههای تحلیلی اقتصاددانان و سیاستمداران به شدت آلوده شده است. حتی مردم را نیز به این باور رساندهایم که اغنیا در شرایطی عادلانه غنی شدهاند! باورمان شده است که حقشان است که غنی باشند و حقمان است که فقیر باشیم.
حال آنکه رفتار رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) چه در ابتدای ورود به مدینه، چه در توزیع بیتالمال، چه در توزیع انفال و ... هیچ گاه حکایت از توزیع نابرابر به نفع طبقه ملأ و اشراف نمیکرد. بلکه اگر نابرابری هم بود به نفع فقرا و ستمدیدگان بود.
حال ما نمیگوییم نابرابری به نفع فقرا (که حق این است) بلکه میگوییم برابری در دستمزد کارکنان دولت که از بیتالمال مسلمین ارتزاق میکنند.
#پروفسور_مسعود_درخشان
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi