🔸🔸لعن ابوبکر و عمر و اتباعه ازلسان مبارک امام کاظم علیه السلام🔸🔸 وَسَأَلْتَ عَنْ رَجُلَیْنِ اغْتَصَبَا رَجُلاً مَالاً کَانَ یُنْفِقُهُ عَلَی الْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَأَبْنَاءِ السَّبِیلِ وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، فَلَمَّا اغْتَصَبَاهُ ذلِکَ لَمْ یَرْضَیَا حَیْثُ غَصَبَاهُ حَتّی حَمَّلاَهُ إِیَّاهُ کُرْهاً فَوْقَ رَقَبَتِهِ إِلی مَنَازِلِهِمَا، فَلَمَّا أَحْرَزَاهُ تَوَلَّیَا إِنْفَاقَهُ، أَیَبْلُغَانِ بِذلِکَ کُفْراً ؟ فَلَعَمْرِی لَقَدْ نَافَقَا قَبْلَ ذلِکَ، وَرَدَّا عَلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ کَلاَمَهُ، وَهَزِئَا بِرَسُولِهِ صلی الله علیه و آله وَهُمَاالْکَافِرَانِ عَلَیْهِمَا لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلاَئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ وَاللّهِ مَا دَخَلَ قَلْبَ أَحَدٍ مِنْهُمَا شَیْءٌ مِنَ الاْءِیمَانِ مُنْذُ خُرُوجِهِمَا مِنْ حَالَتَیْهِمَا وَمَا ازْدَادَا إِلاَّ شَکّاً، کَانَا خَدَّاعَیْنِ مُرْتَابَیْنِ مُنَافِقَیْنِ حَتّی تَوَفَّتْهُمَا مَلاَئِکَةُ الْعَذَابِ إِلی مَحَلِّ الْخِزْیِ فِی دَارِ الْمُقَامِ. وَسَأَلْتَ عَمَّنْ حَضَرَ ذلِکَ الرَّجُلَ وَهُوَ یُغْصَبُ مَالُهُ، وَیُوضَعُ عَلی رَقَبَتِهِ، مِنْهُمْ عَارِفٌ وَمُنْکِرٌ، فَأُولئِکَ أَهْلُ الرَّدَّةِ الاْءُولی مِنْ هذِهِ الاْءُمَّةِ، فَعَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلاَئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ. 🔴پرسيدى از حال آن دو مردى(ابوبکر و عمر) كه مال مردى را به زور گرفتند و حال آنكه اين مرد مال خويش را به درويشان و گدايان و در راه واماندگان مى بخشيد و در راه خدا صرف مى كرد و پس از آنكه آن را ربودند باز هم به بردن آن بسنده نكردند تا به زور آن را بر دوش او نهادند تا برايشان به خانه رساند، و چون آن را به تصرف خود درآوردند به خرج آن پرداختند و پرسيده بودى آيا اينان با چنين كارى به حد كفر مى رسند؟ 🔴 بجان خودم سوگند آن دو پيش از آن هم منافق بودند. و بر خداوند سبحان و رسولش رد سخن كردند. و پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به باد مسخره گرفتند. و آن دو كافر بودند.لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بدانها باد. بخدا سوگند از روزى كه اظهار اسلام كردند به دل هيچ كدام از آنها ذره اى ايمان درنيامد و جز شك و ترديد براى آنها افزوده نگشت.هر دو فريبكار و مردّد بودند تا وقتى كه فرشتگان عذاب جان ايشان را ستاندند و به جايگاه رسوايى در خانه آخرت بردند. 🔴 و پرسيدى از كسانى كه در حال غصب اين مال حاضر بودند و ديده اند كه آن را بر دوش او نهادند، برخى عارف بودند و برخى منكر. پس ايشان همان مرتدان نخست اين امت اند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد. 📚 الكافي جلد 8 صفحه 125 👇شرح علامه مجلسی👇 قوله عليه‌السلام: "و سألت عن رجلين" يعني أبا بكر و عمر عليهما اللعنه "اغتصبا رجلا" يعني أمير المؤمنين عليه‌السلام "مالا" يعني الخلافة و ما يتبعها من الأموال و الغنائم و الولايات والأحكام؟. فرموده امام علیه السلام : 🔴 " و در مورد دو مرد سوال کردی که حق مردی را غصب کردند." دو مرد یعنی ابوبکر و عمر لعنت بر آندو. و منظور از مردی که حقش غصب شده امیرالمومنین علیه السلام میباشد. و منظور از "مالا" خلافت و آنچه به همراهش از غنیمت ها و... هست. 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول جلد 25 صفحه 298 دقت کنید خود علامه هم لعن کردند. بررسی سند روایت 👇 علامه مجلسی درباره سند روایت میگوید : الحديث الخامس والتسعون : رواه بثلاثة أسانيد في الأول ضعف ، والثاني حسن كالصحيح ، وفي الثالث ضعف أو جهالة ، لكن مجموع الأسانيد لتقوي بعضها ببعض في قوة الصحيح ، ورواه الصدوق بسند صحيح. 🔴کلینی اورا به سه سند روایت کرده که در اولی ضعف هست و دومی حسن به منزله صحیح است و در سومی ضعف هست یا جهالت.لکن در مجموع سندها برخی بعضی دیگر را تقویت میکند و به حد صحیح میرسد. و این روایت را صدوق نیز به سند صحیح روایت کرده است🔴. 📚 مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول جلد 25 صفحه 295 لعن الله سقیفه واتباعه🔥 ╔═∞══❀☆○●□■♡❀══∞═╗ @qaem_e_al_mohammad ╚═∞══❀☆○●□■♡❀══∞═╝