💢
منِ فرهنگیِ ما
✍نسا خلیلی
▪️منِ فرهنگی! در هر جامعهای، همان آداب و رسوم و هنجارهایی است که نسل به نسل منتقل میشود. همان چیزی است که فردوسی پس از حملهٔ مغول به دنبال احیا آن رفت. ارزشِ بسی رنج سی ساله برای زندهکردن عجم را متحمل شد.
▪️منِ فرهنگی، در طول چند هزارسال با افت و خیزهای بسیار بهدست آمده است. اما این جمله اینجا هم صادق است که خراب کردن بسیار آسانتر از ساختن است؟ امروزه چه ابزارهایی برای نابودی و ایجاد خرابی در آن مورد استفاده است؟
▪️چیزی که امروز مورد تهاجم واقع شده است، منِ فرهنگی ماست. این چیزی به جز روحیهٔ سلحشوری ایرانی، حب وطن، غیرت مردان، عفت زنان، خانواده محوری، احترام به بزرگترها، جوانمردی و ... نیست.
▪️اما ابزار این کار چیست؟ از زبان آوینی شنیدم که «برای اشاعه تفکر آمریکایی در روسیه و چین حتما لازم نیست به آنها اجازه افتتاح پیتزافروشی یا ویدیو کلوپ در میدانهای بزرگ مسکو و پکن داده شود، بلکه «تعلیمات واحد نظام جهانی آموزش» برای آنکه دانشجویان چینی را بدان جا بکشاند که خود را قربانی «دموکراسی آمریکایی» کنند، کافی است» (آغازی بر پایان،ص ۲۵).
▪️اگر ذرهای نقش آموزشی برای فضای مجازی قائل شویم، میبینیم که رهاکردن این عرصه، رشتههای من فرهنگی ما را پاره خواهد کرد و تنها نظم جهانی را در ذهن مردم، پیر و جوان ترویج میکند. نظم واحدی که سرمایهداران آن دنبال ترویج صنعت پولساز فحشا هستند و بارها آن را علنی بیان کردند.
▪️در این بین، آیا ما باید سرمایههای چند هزارساله فرهنگی و هویتی خود را در طبق اخلاص به آنها تقدیم کنیم تا در فسادی که جهانگیر شده است، بلعیده شوند؟ آیا حاکمیت تنها وظیفهٔ حفاظت از مردم در قبال هجوم زمینی را دارد و هیچ مسئولیتی در قبال سموم شیمیایی پخششده در فضای سایبری جامعه ندارد؟
#یادداشت
@qalamevazin