تعدادى پیرزن با اتوبوس عازم تورى تفریحى بودند. پس از مدتى یکى از پیر زنان به پشت راننده زد و یک مشت بادام به او تعارف کرد. راننده تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد. در حدود 45 دقیقه بعد دوباره پیرزن با یک مشت بادام نزد راننده آمد و بادام‌ها را به او تعارف کرد. راننده باز هم تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد. این کار دوبار دیگر هم تکرار شد تا آن که بار پنجم که پیر زن باز با یک مشت بادام سراغ راننده آمد، راننده از او پرسید: چرا خودتان بادام‌ها را نمى‌خورید؟ پیر زن گفت: چون ما دندان نداریم. راننده که خیلى کنجکاو شده بود پرسید پس چرا آن‌ها را خریده‌اید؟ پیر زن گفت: ما شکلات دور بادام‌ها را خیلى دوست داریم. 🆔 @Gizmiz100