🌸🌸 🌸🌸 سلام آدینتون به خیر یه خاطره بگم براتون من در دوران نوجوانی یا اوایل جوانی حوالی ۲۰ -۲۲ سالگی با کسی که دوستش دارم تلفنی حرف میزدم(احساسی هم حرف نمیزدم) ولی خیلی عذاب وجدان داشتم و باورم نمیشد دختر مغروری که تره برا جنس مخالف خرد نمیکرد بخواد بایکیشون حرف بزنه(بماند که چون عیب کرده بودم خودم دچارش شدم😔) یشب زمستون وقتی تموم کردم و گفتم دیگه باهات حرف نمیزنم خیلی گریه کردم یادم میاد همه خواب بودن و بارون ملایمی میومد رفتم تو حیاط زیر بارون وایسادمو با خدا حرف زدم، گفتم من بنده بدی شدم من خطا کردم من هیچی نیستم و... بعدم گفتمش بارون نبار رو من گنه کار من لایقش نیستم و در عین ناباوری همون لحظه بارون زیادتر شد حس کردم خدا داره باهام حرف میزنه داره میگه اگه تو بنده ی گناهکارمی من خدای بخشنده هستم من مهربونم من رحمتم اونقد زیاده که برات بیشترش کردم که بدونی فکرنکن حالا که گناه کردی پس دوستت ندارم اتفاقا چون برگشتی به درگاهم با حالت پشیمونی پس من بیشتر دوستت دارمو رحمتمو بیشتر میفرستم😢 ما آدما هیچوقت نمیتونیم به اندازه خوبی و مهربونی خدا پی ببریم همینه که سریع ناامید میشیم ولی خدا مثل ما آدما کینه ای نیست که بگه تو بد کردی منم میکنم نه اصلا، اتفاقا ببینه تو برگشتی سمتش بیشتر از قبل هواتو داره و مهربونی میکنه هم عاشق واقعی خداست (طوری که ما بنده هاشو دوست داره) هم معشوق واقعی هست (اما ما درست عشق ورزی نمیکنیم به معشوق واقعیمون😔) الهی خودش دستمون بگیره همیشه در صراط مستقیم باشیم و اگه گاهی منحرف شدیم ازین صراط، زودی برگردیم سمتش ان شاءاللهعضو کانال مذهبی ☘️قطعه ای از بهشت☘ شوید https://eitaa.com/joinchat/2573139970Cb9a4b6696e ✅لینک کانال ما را برای بقیه ارسال کنید اجرتون با امام زمان عج