🔹🔸🔹 🔸🔹 🔹 بخش چهارم کتاب: 🌴...شما ببینید آن حضرت چگونه زندگی کرده است !تا قبل از ازدواج که دخترکی بود با آن پدر به این عظمت، کاری کرد که کنیه اش را "ام ابیها" -مادر پدر- گذاشتند، در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدید آورنده دنیای نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانی (انقلابی که باید تا ابد بماند) در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی خود که نمی گویند ام ابیها. نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. 🌴آن حضرت چه در دوران مکه، چه در دوران شعب ابی طالب(با آن همه سختی ها که داشت) و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوار پدر بود. دل پیغمبر در مدت کوتاهی با دو حادثه وفات خدیجه و وفات ابی طالب شکست. به فاصله کمی این دو شخصیت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه زهرا سلام الله علیها در آن روزها قد برافراشت و با دست های کوچک خود غبارمحنت را از چهره پیغمبر زدود. ام ابیها؛ تسلی بخش پیغمبر. این کنیه از آن ایام نشأت گرفت. 🌴حضرت زهرا سلام الله علیها در سنین شش، هفت سالگی بودند-اختلاف وجود دارد؛ چون در تاریخ ولادت آن حضرت، روایات مختلف است-که قضیه شعب ابی طالب پیش آمد. شعب ابی طالب، دوران بسیار سختی در تاریخ صدر اسلام است؛یعنی دعوت پیامبر شروع شده بود، دعوت را علنی کرده بود، به تدریج مردم مکه -به خصوص جوانان، به خصوص برده ها- به حضرت می گرویدند و بزرگان طاغوت -مثل همان ابولهب و ابوجهل و دیگران- دیدند که هیچ چاره ای ندارند، جز اینکه پیامبر و همه مجموعه دور و برش را از مکه اخراج کنند؛ همین کار را هم کردند. 🌴 تعداد زیادی از اینها را که ده ها خانوار می شدند و شامل پیامبر و خویشاوندان پیامبر و خود ابی طالب -با اینکه ابی طالب هم جزو بزرگان بود- و بچه و بزرگ و کوچک می شدند، همه را از مکه بیرون کردند. اینها از مکه بیرون رفتند؛ اما کجا بروند؟ تصادفا جناب ابی طالب در گوشه ای از نزدیک مکه -فرضا چند کیلومتری مکه- در شکاف کوهی، ملکی داشت؛ اسمش شعب ابی طالب بود. شعب، یعنی همین شکاف کوه؛ یک دره کوچک. ما مشهدی ها به چنین جایی "بازه"می گوییم. اتفاقا یکی از آن لغت های صحیح دقیق فارسی سره هم هست که به لهجه محلی، روستایی ها به آن "بَزَه" می گویند؛ اما همان اصلش بازه است. 🌴جناب ابی طالب یک بازه یا یک شعب داشت؛ گفتندبه آنجا برویم. حالا ما فکرش را بکنید! در مکه، روزها هوا گرم و شب ها بی نهایت سرد بود؛ یعنی وضعیتی غیر قابل تحمل. اینها سه سال در این بیابان ها زندگی کردند. چقدر گرسنگی کشیدند، چقدر سختی کشیدند، چقدر محنت بردند، خدا می داند. یکی از دوره های سخت پیامبر، آنجا بود. پیامبر اکرم در این دوران، مسئولیتش فقط مسئولیت رهبری به معنای اداره یک جمعیت نبود؛ باید می توانست از کار خودش پیش اینهایی که دچار محنت شده اند، دفاع کند. ◽️◾️▫️◾️◽️ 🕌مرکز قرآن و حدیث کریمه اهلبیت علیهاالسلام 🌐آدرس ما در شبکه‌های اجتماعی👇 @Qhkarimeh 🔹 🔸🔹 🔹🔸🔹