یک مطالعه جدید توسط لابی زنان در اسرائیل روند نگران کننده ای را نشان می دهد که بر اساس آن خشونت بین همسران در میان اعضای نیروهای امنیتی در طول جنگ افزایش یافته است. یک نظرسنجی جامع را آغاز کرد که وضعیت را در بین زوجهایی که اصلاً در نیروهای امنیتی فعالیت نمیکنند، در خانوادههایی که یکی از همسران در آن فعالیت میکنند و در میان زوجهایی که هردوفعالند، بررسی کرد. هر دوی آنها. بر اساس یافتههای این نظرسنجی که در شهریورماه انجام شد، حدود ۳۰ درصد از خانوادههایی که هر دو همسر در نیروهای امنیتی حضور دارند، خشونت مالی یا عاطفی دارند، در ۱۵ درصد از زوجهایی که یکی از همسران در آنجا هستند خشونت ۷ست، در حالی که در خانواده هایی که هیچ کس نیست به ۵ درصد کاهش یافت
در مورد خشونت فیزیکی یا جنسی نیز وضعیت بد است: در حالی که ۳ درصد از پاسخ دهندگان از خانه هایی که نیروی نظامی وجود ندارد از چنین خشونت هایی رنج می برند، این تعداد در میان خانواده هایی که یکی از آنها نطامی است دو برابر می شود و از ۶ درصد می رسد و به ۲۴ درصد می رسد. همچنین در میان افرادی که ناراحتی روانی ناشی از جنگ را گزارش کرده بودند، و در میان افرادی که در مناطقی که حمله در ۷ اکتبر رخ داد، میزان خشونت بالاتر از حد متوسط مشاهده شد
در میان زوجهایی که هیچیک از زوجها در آنها فعالیت نظامی نمیکردند، بیشتر رفتارهای خشونتآمیز حتی قبل از جنگ (۶۲٪) با فراوانی مشابهی اتفاق افتاده است. در مقابل،۶۰ درصد رفتارهای خشونت آمیز در بین زوج هایی که یکی از همسران در آنها در یکانهای نظامی فعالیت می کند، برای اولین بار اتفاق افتاده و یا بعد از شروع جنگ افزایش یافته است. در میان زوجهایی که هر دو شریک در آنها نظامیند نسبت رفتارهایی که برای اولین بار پس از شروع جنگ اتفاق افتاده یا افزایش یافته است، بهویژه زیاد است: ۷۴ درصد (از این تعداد ۴۵ درصد برای اولین بار پس از شروع جنگ ظاهر شدند).
یکی از زنهای اسرائیلی
او همه چیز را شکست، با اسلحه پا روی من گذاشت و انگشتم را شکست. زن دیگری که سال ها از شریک خشن خود طلاق گرفته بود، توضیح داد که چگونه او را با اسلحه تهدید کرده است.
بیشتر زنانی که از خشونت رنج می برند به بهزیستی مراجعه می کنند نه به پلیس. زن دیگری نیز به انجمن گفت: وقتی خواستم خداحافظی کنم، او سعی کرد مرا خفه کند و با سلاحی که به عنوان بخشی از نیروهای اورژانس شهرک دریافت کرده بود، مرا تهدید کرد.
شوهرم به نیروهای احتیاط ملحق شد و مراحل دریافت مجوز اسلحه خصوصی را آغاز کرد، او بیمار پس از سانحه است و بسیار متاثر از شرایط است، او تمایل به طغیان دارد و احساس می کنم این کار اشتباه است که او اسلحه داشته باشد، اما هیچ پاسخی از سوی مقامات دریافت نمیشود.
همانطور که داده های نظرسنجی نشان می دهد، خشونت های موجود از زمان شروع جنگ تشدید شده است، اما موارد جدیدی از خشونت نیز وجود دارد که در نتیجه جنگ ظاهر شده است.صهیونی از شمال توضیح می دهد: همسرم برای سه دور طولانی در ذخیره بود. ما سه فرزند کوچک زیر پنج سال داریم و در منطقه ای با آژیر هستیم. فقط احساس می کردم که دارم عقلم را از دست می دهم. سخت ترین لحظات دقیقاً زمانی بود که او برمی گشت و همه چیز خراب می شد. احساس کردم تمام ترس و تنهایی به یک عصبانیت وحشتناک تبدیل شده است. جیغ زدم و فحش دادم. دوباره زنگ زد و من بهس لیوان پرتاب کردم، هرگز برای من اتفاق نیفتاده که به کمک نیاز داشته باشم، اما ان شب داشتم
یک زن دیگر توضیح داد: بیش از ۶ ماه طول کشید تا بفهمیم که تغییر رفتار شدید شوهرم یک ترومای درمان نشده بود. او شروع به رفتار وحشتناکی کرد و چیزهای تکان دهنده ای به بچه ها گفت. او از کابوس های زیادی رنج می برد و یک شب به سادگی من را با خشونت خفه کرد. آن لحظه بود که هر دوی ما به دنبال درمان بودیم.
پس از یک دوره طولانی نبرد شدید، زمانی که ارتش اسرائیل انتظار بیش از ۱۰۰ روز فعالیت برای نیروهای ذخیره را در سال آینده دارد، باید این هزینه ها را نیز در نظر گرفت که متأسفانه نشانه های آن را نیز پس از جنگ کشف خواهیم کرد
اما تنها پاسخ دولت کمک یکباره ۱۵۰۰ شکلی به خانواده های نیروهای ذخیره شده است