✅ در محضر 🌹 فرار از 🌹 🔶با اصرار می‌خواست از طبقه‌ی دومِ آسایشگاه به طبقه‌ی اول منتقل شود. با تعجب گفتم: «به خاطر همین من رو از دزفول کشوندی تهران!» گفت: «طبقه‌ی دوم مشرف به خوابگاه دخترانه است. دوست ندارم در معرض گناه باشم». ✅وقتی خواسته‌اش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیش خندی زد و با لحن خاصی گفت: «آسایشگاه بالا کُلی سرقفلی داره، ولی به روی چشم منتقلش می‌کنم پایین». عباس بابایی 📙کتــاب پرواز تا بی‌نهایت، ص35 👈 صلی الله علیه و آله و سلم: همه چشم‌ها روز گریانند جز سه چشم: 🔹چشمی که از ترس خدا بگرید، 🔹چشمی که از نامحرم فرو نهاده شود، 🔹چشمی که در راه خدا شب زنده دار باشد. 📙بحارالانوار، ج101، ص35 🆔👉 eitaa.com/qoranbook