📝 به سند متصل به شيخ اجل، جعفر بن محمد بن قولويه قمى، به سندش از حماد بن عثمان، از امام ششم فرمود: چون پيغمبر صلى الله عليه و آله را به معراج بردند، به او گفتند: «خدايت در سه چيز امتحان كند، تا بنگرد صبرت را.» گفت: «به فرمانت تسليم هستم پروردگارا، و جز با محك تو، توانايى صبر ندارم. آن‏ها چه باشند؟» گفته شد: «اول گرسنگى و مقدم داشتن حاجتمندان بر خود و خاندانت.» عرض كردم: «پذيرفتم پروردگارا و راضى‏ام و تسليمم و توفيق و صبر از توست.» «و اما دوم، تكذيب شوى و سخت ترسان باشى و جان در راه من بدهى و با كفار با مال و جانت نبرد كنى و بر هر آزارى كه از آن‏ها به تو رسد يا از منافقان، و بر دردهاى جنگ و زخم‏هاى آن صبر كنى.» گفت: «پروردگارا! پذيرفتم و راضى شدم و تسليمم و توفيق و صبر از توست.» «و اما سوم، در آنچه بعد از تو خاندانت از كشتار و قتل بينند. اما برادرت از امتت شتم و سرزنش و سركوب و حرمان و كوشش و سختى و ستم بيند و آخر كشته شود.» گفت: «پروردگارا! تسليمم و پذيرفتم و توفيق و صبر از توست.» «اما دخترت.» (سپس پيغمبر را از مصائب دخترش داد) تا آن كه فرمود: «از برادرت دو پسر داشته باشد كه يكى از آن‏ها را به نامردى بكشند و چپاول كنند و نيزه زنند. امتت با او اين كار كنند.» گفت: «پروردگارا! پذيرفتم و انا لله‏وانا اليه راجعون. و تسليم شدم، از توست توفيق و صبر.» «و اما پسر ديگرش را امتت براى جهاد بخوانند و سپس دست بسته اورا بكشند و فرزندان و كسانش كه همراه اويند بكشند و حرمش را غارت كنند و به من استعانت جويد، ولى حكم شهادت براى او گذرانده ام و براى كسانى كه همراه او باشند. و قتلش حجت هر آن كسى باشد كه در مشرق تا مغرب است و اهل آسمان‏ها و زمين از بى‏تابى بر او بگريند و فرشتگانى كه توفيق يارى اورا نيافتند، بر او بگريند. سپس از نژاد او مردى آورم كه با او تورا يارى كنم و شبح او زير عرش نزد من است.» 📚كمره اى، ترجمه نفس المهموم،/ 20- 21 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein