ماجرای لایوی که رومینا اشرفی در آن شرکت کرده بود او در ادامه با لحن کودکانه‌ای می‌گوید: «رومینا به من گفت که در اینستاگرام در لایوی شرکت کرده و در آن زمان بهمن همه آن لایو را ضبط کرده است و حالا با آن مرا تهدید می‌کند.» بر اساس اظهارات مونا، رومینا حتی هنگامی که با بهمن صحبت می‌کرد از جانب وی تهدید می‌شده است. او با شنیدن تهدید شدن رومینا توسط بهمن علت این که چرا به پدرش نمی‌گوید را جویا شده و رومینا در جواب گفته است: «اگر پدرم بشنود خیلی عصبانی خواهد شد و من را می‌کشد!» مونا که در زمان مرگ دوستش با تماسی خود را به خانه او می‌رساند، و آخرین دیدارشان وقتی است که پیکر بی‌جانش را به امبولانس انتقال می‌دهند در مورد روابط رومینا با پدرش می‌گوید: «رابطه او با پدرش خوب بود. دوستش داشت، اما رومینا می‌گفت که خیلی از پدرش می‌ترسد.» در ادامه مادر مونا محمدی نیز در حالی که مدام می‌گوید رومینا را تهدید کردند، رومینا را با تهدید بردند حرف‌های دخترش را تصدیق می‌کند و ادامه می‌دهد ما از گذشته خانواده رومینا را می‌شناختیم. پدر رومینا همچین مردی نبود، مادرش این چنین نبود. اصلا اینطور خانواده‌ای نبودند. او در تعریف و تمجید از رومینا نیز می‌گوید: «درومینا هم اصلا دختری نبود که عاشق پسری بشود!» روایت دوست صمیمی رومینا اشرفی قبل از به قتل رسیدن دختر ۱۴ ساله تالشی روایت مونا به عنوان دوست رومینا به ابعاد عجیب ماجرا اضافه می‌کند و با سخنان بهمن به عنوان پسری ۲۹ ساله که با دختری ۱۵ سال کوچک‌تر وارد رابطه شده است در تناقض جدی است، اما نمی‌توان به راحتی از کنار سخنانش گذشت. با نگاهی به گفته‌های مونا، شاید بتوان گفت صحبت‌های او صادقانه‌ترین روایت از زندگی کوتاه رومیناست و رنگ و بوی صحبت‌های آدم‌های دیگر دخیل در پرونده را چندان ندارد. به نظر می‌رسد همچنان موارد بسیاری در پرونده رومینا وجود دارد که ابعاد ماجرا را می‌تواند عجیب‌تر نشان دهد. رومینا ۱۴ ساله اکنون در حالی در خانه ابدیش خفته است که شاید تنها کسی بود که می‌توانست تمام حقیقت را آشکار کند. حقیقتی که به نظر می‌رسد حالا چنان پازلی است که قطعات آن به سختی باید در کنار هم قرار بگیرد. به .👇👇 Join🔜 @Khatshekan1🙏 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─