یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ زیستشناسی که موضوع این کتاب نیز هست، به اختلافنظر دو دانشمند فرانسوی یعنی «لویی پاستور» و «آنتوان بشان» مربوط میشود. پاستور، میکروب را «عامل بیماری» میدانست و نگاهی تقریباً ذاتگرایانه داشت؛ اما بشان، میکروب را «حاصل بیماری» تلقی میکرد و درنتیجه میتوان او را از محیطگرایان به شمار آورد. بر اساس ادعای این کتاب، بسیاری از افتخارات نسبت دادهشده به پاستور یک افتضاح علمی بوده و معدود موفقیتهای او در تحقیقاتش، حاصل جعل آثار علمی رقیب خود، آنتوان بشان هستند. به عقیدة نگارندگان این کتاب، رابطه دوستانه پاستور با دربار پادشاهی فرانسه و همچنین درآمدزایی نظریه میکروبی در پرتو ساخت واکسن و سرم، از عوامل برجسته شدن نظریه میکروبی و به حاشیه رفتن نظریه بشان بوده است، موضوعی که در این کتاب از آن با عنوان «نظریه شرایط بیماری» یاد میشود.
این کتاب همچنین با پرداختن به این پرسش به تعارض ذاتگرایی و محیطگرایی نیز توجه ویژهای داشته است: «آیا واحد اولیه حیات باید یک موجود ساختارمند باشد یا یک موجود بسیط و بدون اجزا؟» مسئلهای که نظیر همان واحد اولیه ماده در فیزیک است. بشان میکروزیماها را واحد اولیه حیات میدانست و معتقد بود این ذرات میتوانند در وضعیت مشخصی تکامل یابند و به باکتری تبدیل شوند و باکتریها پس از تنزل در وضعیت دیگری، به حالت میکروزیما بازگردند، بحثی که تفصیل بیشتر آن نیازمند روشن شدن ابعاد زیستشناختی ماجرا به دست زیستشناسان است.
این اختلاف علمی، سرآغاز شکلگیری بحثهایی جدی دربارة چگونگی پیدایش بیماریهای عفونی بوده که تا به امروز نیز ادامه داشته است و نقطه اوج آن در تشکیل گروههای مخالف واکسن در سراسر جهان مشاهده میشود. البته همة مخالفان واکسن، دشمن اصل نظریه میکروبی نیستند، ولی عمیقترین لایة منتقدان واکسن را همین گروه تشکیل میدهند. بر اساس شواهد اجتماعی-تاریخی، قویترین مخالفان واکسن در بریتانیا بودند که توانستند پس از سالها مبارزه، در سال 1953 میلادی (1332 شمسی) قانون واکسیناسیون اجباری را در این کشور لغو کنند. کتاب دوم در این مجلد با عنوان «پاستور یا بشان؟» را خانم «اثل هیوم» بریتانیایی در زمانی نوشته است که این افراد در تلاش برای تحقق اهداف خود بودند.
دیگر اثر مهم دربارة تقلبهای علمی لویی پاستور که ارزش بررسی دارد، کتابی با عنوان «دانش خصوصی لویی پاستور» ، نوشته «جرالد جیسون» استاد تاریخ پزشکی دانشگاه پرینستون است. بر اساس مطالب این کتاب، لویی پاستور در اواخر عمر خود اعتراف کرده بود، در مورد میکروب مرتکب اشتباه شده و نظر همکارش، آنتوان بشان که محیط را عامل بیماری میدانست درست بود. پاستور در بستر مرگ وصیت کرد که خانوادهاش اجازه ندهند یادداشتهای آزمایشگاهیاش به دست کسی بیفتد. هشتاد سال پس از مرگ وی، نوهاش، دکتر «والری رادوت پاستور»، بسیاری از این یادداشتها را در اختیار کتابخانه ملی فرانسه قرار داد و چند سال بعد اجازه دسترسی عمومی به آنها در این کتابخانه صادر شد. جرالد جیسون نخستین محققی بود که به سراغ این یادداشتها رفت و توانست پس از مطالعة دقیق آنها کتابی مفصل دربارة کارهای پاستور بنویسد و در 1995 و در صدمین سالگرد درگذشت او آن را منتشر نماید. جیسون در این کتاب که در آن زمان بحثهایی جنجالی در سراسر جهان به راه انداخت، بیشتر به ابعاد فلسفی و روششناختی کار پاستور پرداخته و کمتر به اختلاف علمی او و بشان توجه کرده است.
@Question_the_Unquestioned