پیمان آرامش: نكته‌ها: ۱. در زندگی هر انسانی بحرانهایی وجود دارد، که کار آدمی را تمام میکند.انسان به بن بست می رسد، احساس تنهایی و پوچی وبی کسی میکند. و در نتیجه، گاه خودکشی میکند ، تا از شر فشار روانی خلاص شود. در این مواقع چه باید کنیم؟ اگر فرزندمان، یا خودمان سرطان گرفتیم و قرار است، به زودی بمیریم،چه کنیم؟ اگر ورشکست شدیم و همه مال واموالمان را از دست دادیم چه کنیم؟ اگر زن و فرزندانمان در تصادف کشته شدند، و ما تنها وبیکس شدیم، چه کنیم؟ اگر بنا حق آبرویمان را بردند، و از کارمان، اخراج کردند و بی پول و بی آبرو شدیم، چه کنیم؟ اگر به بیماری دردناکی مبتلا شدیم، و زمین گیر شدیم، وقرار است تا آخر عمر درد و رنج تحمل کنیم،چه کنیم؟ روانشناسان، هیچ درمانی برای این نوع مشکلات ندارند و گاهی برخی شان،حتی خودکشی را برای بیماران دردمند لاعلاج پیشنهاد میکنند. اما انسان مومن،تنها نیست. زیرا که الله را دارد وبه نیروی لایزال بی مانند خالق متعال وابسته است.مومن احساس بی کسی و تنهایی نمیکند. "وعلی الله فلیتوکل المومنین". مومن، خدا را وکیل و همه کاره خود میکند. اما چگونه؟ ۱. انسان مومن و موحد ،جهان هستی را مخلوق خدا، وخلقت آفرینش را هدفمند میداند. انسان مومن خلقت انسان را هدفمند میداند. انسان مومن می اندیشد که همه هستی بخاطر انسان آفریده شده است. پس انسان ایمانی، زندکی را دارای معنای عمیق میداند. انسان مومن میداند، که این جهان مادی،ظاهری از حیات است وحیات اصلی در ملکوت است. انسان مومن براین باور است،که رنجهایی که نصیب او میشود، همگی برای اعتلای معنوی او مقدر شده است. بنابراین ،رنج یک گوهر شریف است که ثمره آن،قرب الهی است. رنج و صبر هستی انسان را ارتقا میدهد. ۲. انسان مومن، بعد از فضیلت ذکر خدا، صبر را ارزشمندترین و کلیدی ترین صفتی میداند، که همه فضائل معنوی در پرتو آن شکوفا میشود. همانگونه که حضرت ایوب، با صبر بر رنج بیماری وصبر بر مصیبت به مقام والایی رسید. مقام صابران بقدری والاست،که خدا درباره آن گفته است."انما یوفی الصابرین اجرهم بغیر حساب". پاداش صابران، بی حساب و بی پایان داده میشود. چنین وعده ایی به هیچ نوع فضیلتی داده نشده است. بنابراین کلید تعالی وکلید پناه بردن از مشکلات کمر شکن صبر است. پس انسان مومن بن بستی ندارد. چون خدای متعال مقام صبر را پیش پای او نهاده است. ۳. انسان مومن، همواره در ذکر و یاد خدا بسر میبرد. معنای ذکر، ذکر لفظی نیست. ذکر خدا، یعنی، تسلیم به ذات حق بودن. تجسم ذکر خداوند، نماز است. ۴. خلاصه اینکه ، خداوند در برابر هجوم مصائب که خود او مقدر میکند ، دو نوع راهکار بی نظیر ارائه داده است. ۱. پناه بردن صبر در برابر مصائب. ۲. پناه بردن به نماز و یاد خداوند. انسان مومن،هیچ بن بستی ندارد. در روايات مى‌خوانيم كه حضرت على عليه السلام هرگاه مسئله‌ى مهمى برايشان رخ مى‌داد به نماز مى‌ايستادند و آيه فوق الذکر را تلاوت مى‌كردند. در روايتى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نقل شده، كه صبر بر سه نوع است: ۱. صبر در برابر مصيبت. ۲. صبر در برابر معصيت. ۳. صبر در برابر عبادت. نماز براى رسول اللّه صلى الله عليه و آله و پیروانش نور چشم است و لكن براى بعضى‌ها كه خشوع ندارند، همچون بارى سنگين است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است. نمازِ با توجّه باطنی ، انسان را به ياد قدرت بى‌نهايت خدا مى‌اندازد و غير او را هرچه باشد كوچك جلوه مى‌دهد. مِهر خدا را در دل زياد مى‌كند، روحيّه‌ى توكّل را تقويت مى‌كند و انسان را از وابستگى‌هاى مادّى مى‌رهاند. همه‌ى اين آثار، انسان را در برابر مشكلات مقاوم مى‌سازد. صبر و مقاومت، كليد تمام فضائل است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مى‌كنند، امّا نه به خاطر عبادت و نماز و حج و زكات آنان، بلكه به خاطر مقاومت و پايدارى آنها؛ «سلام عَلَيْكُمْ بِمٰا صَبَرْتُمْ‌» چون اگر صبر و مقاومت نباشد، نماز و جهاد و حج و زكات نيز وجود نخواهد داشت.حتّى شرط رسيدن به مقام هدايت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً‌ يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا»