آمدی تا که حَرَم گردد خاک این شهر محترم گردد مِهرتان شامل عَجَم گردد روبرویت کمر که خم گردد، 🥀 تازه انگار میرسم به خدا از کنار حریم اُختِ 🥀 قلب من در حریمت عاشق شد کوچه هامان پر از شقایق شد لطف حق شامل خلایق شد درس طلاب شد 🥀 چون که عالَم گدایتان شده است عرش حق جایگاه تان شده است 🥀 چشم هایم همیشه گریان است گریه پیش شما چه آسان است روضه ها در دلم نمایان است بین روضه کسی که حیران است 🥀 است و تنی ته گودال روی تل میرود مدام از حال 🥀 شکر حق کوچه ها که تنگ نبود دست مردم سِلاح و سنگ نبود مثل شامات، شهرِ ننگ نبود سر یک گوشواره جنگ نبود 🥀 گفت زینب:که حق ما این نیست این که دارند مردمان، دین نیست 🥀🥀🥀🥀🥀 🏴قرآن ناطق🏴 https://eitaa.com/joinchat/2308636738C3c2137cbd3