💢 مروری کوتاه بر
#نکات_تفسیری آیات سوره انبیاء ( آیات 87 . 88 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ«87»
🦋🦋و ذوالنون (يونس را به ياد آور) آن هنگام كه خشمگين (و با قهر از ميان مردم بيرون) رفت و گمان كرد كه (آسوده شد و) ما بر او تنگ نخواهيم گرفت، (امّا همين كه در كام نهنگ فرو رفت و سبب آن را دانست) پس در آن تاريكيها ندا داد كه (خداوندا!) جز تو معبودى نيست، تو پاك و منزهى (و) همانا من از ستمكاران بودم (و نمىبايست مردم را بخاطر سرسختىشان رها كرده و تنها بگذارم)
🕋فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ «88»
🦋🦋پس (دعاى) او را اجابت كرديم و او را از آن اندوه نجات داديم و ما اين چنين، مؤمنان را نجات مى دهيم.
📚جلد5-صفحه487
📝نکته ها👇
🔷آنچه پيرامون داستان حضرت يونس در تفاسير آمده اين است كه آن حضرت سالهاى بسيارى مردم را به سوى خداپرستى دعوت كرد ولى از اين ميان تنها دو نفر به او ايمان آوردند، يكى شخصى عابد و ديگرى انسانى عالم، وقتى وضع بدين صورت ادامه يافت، عابد به يونس عليه السلام پيشنهاد نفرين كرد و حضرت كه از سرسختى و لجاجت آنان به ستوه آمده بود به اين كار اقدام نمود و به محض پيدا شدن آثار بلا، بدون كسب اجازه از محضر خداوند، با خشم و غضب از منطقه خارج شد به اين گمان كه ديگر از دست آنان راحت شده است، امّا نمى دانست كه خداوند بخاطر اين كار زندگى را بر او سخت خواهد كرد.
🔷وقتى ازآنجا خارج شد،به سوى دريا رفت، سوار بركشتى شده وبه منطقهاى ديگر عزيمت نمود.درميانهى راه ناگهان كشتى به خاطر مواجه شدن بانهنگى بزرگ،دچار اضطراب گرديد و چيزى نمانده بود تا همه اهل كشتى غرق شوند.
صاحبان كشتى تصميم گرفتند تابراى رفع اين بلا، يك نفر از ساكنان كشتى را به دريا بيندازند و خود را از اين مصيبت رهاسازند وچون قرعه كشيدند،نام يونس عليه السلام درآمد،لذا اورا به دريا انداختند،بلافاصله نهنگ اورا بلعيد وبه درون دريارفت،امّابه امرالهى ازخوردن وهضم او منع گرديد
🔷يونس عليه السلام درآن تاريكىهاى شكم ماهى واعماق آب به ظلم خود،به خروج نابجااز ميان مردم پى بردو به آن اعتراف كرد،پس خداوند دعاى اورامستجاب فرمودو اورا ازآن حال نجات داد.ازآن پس يونس لقب«ذوالنون»به معناى صاحب ماهى يافت
🔷درآيات 143و144 سورهى صافّات آمده است كه:«فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ. لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»يعنى اگرنبود كه اواز زمرهى تسبيحكنندگان به شمارمىرفت،هرآينه تا روزقيامت درشكم ماهى محبوس مىگرديد
📝پیام ها🔰
🔶1-در بيان تاريخ، هميشه از شيرينىها و موفّقيّتها سخن نگوييم، بلكه به حوادث تلخ و شكستها نيز اشاره كنيم. «وَ ذَا النُّونِ»
📚جلد5-صفحه488
🔶2-هرگز رسالت الهى خويش را پايان يافته تلقّى و آن را رها نكنيم. «إِذْ ذَهَبَ»
🔶3-گاه يك حركت عجولانه، بدون حساب و بىاجازه، كيفر سختى را بدنبال مىآورد. «إِذْ ذَهَبَ- فَنادى فِي الظُّلُماتِ»
🔶4-خداوند بر خيالات، افكار و گمانهاى ما آگاه است. «فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ»
🔶5-گاهى انبيا بر حوادث آيندهى خود آگاهى ندارند. «فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ»
🔶6-يك غضب بيجا، گاه يك پيامبر خدا را گرفتار مىكند. «مُغاضِباً- فَنادى»
🔶7-گاهى ناشايستگى يك عمل باعث انواع ظلمتها مىگردد. «الظُّلُماتِ»
🔶8-در تحليل گرفتارىها، خدا را منزّه بدانيم و سرچشمهى آن را در عملكرد خود جستجو نماييم. «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ»
🔶9-اگر حركتها و حبّ و بغضها به فرمان خداوند و مرضى خاطر او نباشد، نتيجه مطلوب را در پى نخواهد داشت. «ذَهَبَ مُغاضِباً- إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»
🔶10-اقرار به گناه در پيشگاه خداوند، خود يك كمال و از آداب دعاست. «إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»
🔶11-دعايى كه در آن، اقرار به توحيد، تنزيه پروردگار و اعتراف به خطا و اشتباه و گناه باشد، مستجاب است. سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ ... فَاسْتَجَبْنا
🔶12-تنزيه خداوند و اقرار به گناه، رمز نجات از مصائب و محروميّتهاست. سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ ... فَاسْتَجَبْنا
🔶13-تنها راه نجات، خواست و ارادهى الهى است. «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ»
🔶14-داستانهاى قرآن، يك واقعهى تمام شده نيست، يك جريان و سنّت دائمى است. «كَذلِكَ»
🔶15-نجات اهل ايمان، يك سنّت و قانون خداوند است. «كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ»
🔶 16-هر كس اين ذكر را با آن حال بگويد نجات مىيابد. إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا ... كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
📚تفسيرنور(10جلدى)،ج5،ص:489
-------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_انبیاء
❤️🍃
🆔
@QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆