⭕برخورد با نگهبان کشیک 🔰انقلابیون واقعی با سربازان وطن و حافظان امنیت چگونه برخورد می کردند؟ 🔺️"نگهبان خانۀ شهید صدوقی بودم و روی پشت‌بام کشیک می‌دادم. نصفه‌شب بود و حسابی خوابم گرفته بود. یک‌دفعه دیدم آیت اللّه صدوقی سینی‌به‌دست آمد روی پشت‌بام. درون سینی نصف هندوانه گذاشته بود. من را صدا زد و گفت: «بیا با هم هندوانه بخوریم.» - حاج‌آقا، من نگهبانم. نمی‌توانم پُستم را ول کنم. - مگر شما برای من نگهبانی نمی‌دهی؟ من به شما می‌گویم بیا هندوانه بخور. نشستیم به هندوانه‌خوردن. کمی که گذشت، حاج‌آقا رو کرد به من و گفت: «چشمانت خسته است. معلوم است خیلی خوابت می‌‌آید. بیا نیم‌ ساعتی استراحت کن.» - نه حاج‌آقا، نمی‌توانم. عبایش را روی بام پهن کرد و گفت: «شما نیم ساعت بخواب. من نگهبانی می‌دهم. اگر چیز مشکوکی دیدم، صدایت می‌زنم.» قرار بود نیم ساعت بخوابم؛ ولی تا اذان صبح خوابیدم و حاجی بالای سرم نگهبانی داد." *به نقل از کتاب رهبر دارالعباده* @rahrovanevelayat_nir_yazd