#واقعیت_زندگیم💔
پام و که از در خونه گذاشتم بیرون با دیدن ماشین پرستو خشکم زد …
چیزی که میدیدم و باور نمیکردم پرستو پشت بوگاتی نشسته بود …
میدونستم پولدارن ولی نه در این مد که سوار بوگاتی بشه .
رفتم سمت ماشین و خواستم در و باز کنم ولی بلد نبودم حتی نمیدونستم در ماشینش چطوری باز میشه …
پرستو با خنده از داخل در ماشین و باز کرد .
در ماشینش از بالا باز میشد .
خیلی خفن بود خیلی …
به محض اینکه سوار ماشینش شدم گفتم این دیگه چیه پرستوووووو.
پرستو با خنده گفت ماشین آراده .
_نگفته بودی داداشت بوگاتی داره .
حرفش پیش نیومده بود الان هم با کلی خواهش و تمنا ماشینش و یه شب بهم داده .
من که حسابی از این همه آپشن و خفن بودن داخل ماشین شوکه بودم گفتم چند کیلومتر سرعت داره ؟؟
پرستو : چهارصد کیلومتر در ساعت سریع ترین ماشین دنیاست .
_اووووووه چهارصد کیلومتر خیلیه .
پرستو ماشین و روشن کرد و راه افتادیم .
حتی من که پشت فرمون نبودم احساس میکردم چقدر فرمونش نرم و روونه …
پرستو نگاهی بهم انداخت و گفت کاش این ماشین من بود .
_ماشین توام بد نیست که …
پرستو چپ چپ نگاهم کرد و گفت هیوندا کجا بوگاتی کجا .
_خب اون که آره راستی پرستو داداشت دوست دختر نمیخواد ؟؟
پرستو با خنده گفت تازه از شر دوست دخترش راحت شده .
با شیطنت گفتم عهههه پس سینگله ؟؟
ادامه دارد...