❇️ یادداشتی پیرامون ضرورت تجربهنگاری
🔹 پیمودن راههای ناشناخته یا کمتر شناختهشده نیازمند سعی و خطاهایی است که بتواند پیچ و خمهای جاده را برای رهروانی که قصد عزیمت در این مسیر دارند، روشن نماید در حقیقت در بیشتر کارهای تازه آغاز شده همیشه رهپویانی هستند که پیشران کشف ناشناختههای مسیرند و راه را برای سایرین هموار میکنند. اما
اگر تجربه این راهِ رفته به کسانی که در آغاز مسیرند به درستی منتقل نشود انگار این راه هرگز پیموده نشده و هر رهرو هربار در مسیر ناشناختهای قدم برمیدارد پس باید بدانیم بخشی از ارزش یک راه طی شده تجربهای است که برای سایرین بهسان نقشه راهی مسیر را روشن میکند و از تکرار خطاها پیشگیری مینماید و به دیگران برای ساده شدن طی طریق کمک میکند و مگر دانش غیر از این مسیر تجربه تولید میشود؟
🔹 به نظر باید بدانیم هر پیشرانی که مسیری را باز میکند تجربهای به دست آورده از جنس دانش از روی هم نهادن تجربه چند فرد خواهد بود که نقشه این مسیر کامل میشود و برای نسلها باقی میماند.
🔹 دانش فرهنگی اجتماعی هم از همین جنس تجربههاست که
وقتی در ساحت بدیع انقلاب اسلامی قرار میگیرد ارزشی صد چندان پیدا میکند چرا که از جنس بازکردن معبرهایی است که شاید غیر از انسان موحد هیچ کس نتواند آن را بگشاید در واقع برای پیمودن مسیرهایی که به سمت تعالی بشر سیر میکند ما نیازمند کنش انسانهای موحدی هستیم که از باب "لنهدینهم سبلنا" مسیر برایشان روشن میشود و تجربه ایشان مسیر را برای دیگران روشن مینماید و این تجربه چگونه باید به دست سایرین برسد؟
🔹 این موضوعی بوده است که از ابتدای کار ذهنمان را مشغول کرده، این حجم از دانشی که در انقلاب اسلامی با گذشتن از موانعی که عبور از آنها غیرممکن مینمود و دستاوردهایی که همگان را به حیرت وادار کرده چگونه ثبت و ضبط نشده؟ و
چگونه چنین غفلت عظیمی از این کنشهای اهل توحید با این همه دستاورد صورت گرفته است ؟
🔹 شاید عادت کردهایم همیشه نسخههای صحیح را موبورهای چشمرنگی از آن سوی آبها برایمان سوغات بفرستند شاید باید بیایند هزار ما را به قِرانی بخرند و یکشان را به هزاری به ما بفروشند بیایند دریای تجربه ما را ثبت کنند و ببرند و به نام خودشان نظریه صادر کنند و بعد با هزار تفاخر با صورتبندی غلط به ما بفروشند و نسخه صحیحش را در گوساله سامری غرب بدمند.
🔹 به نظر ما در امتداد همان مسیر گذشته انقلاب اسلامی گاهی چلچراغهای خودمان را به سبب جهل و خودباختگی میشکنیم و کورمالکورمال به دنبال چراغ موشی فرنگی طی طریق میکنیم.
انقلاب اسلامی به ما ثابت کرده است که با نگاه توحیدی بنبستی وجود ندارد و بارها این را به عرصه عینیت رسانده اما به نظر برخی از اهلقلممان فرهیختگان و نخبگانمان همچنان محصور دستگاه عریض و طویل چاپ و نشر ارباب گذشتهاند و باور نکردهاند قل و زنجیر استعمار از قلمشان باز شده و میتوانند بنویسند این کنشهای توحیدی را بی آنکه از شماتت ارباب بترسند و از دیده نشدن در مجامع پر زرق و برقش حسرتی به دل داشته باشند.
انگار ما در عرصه قلم هم به کنشهای توحیدی نیاز داریم تا شاید این حصر تبلیغاتی بشکند و رودِ روندهی دانش انقلاب اسلامی به دریا بدل شود و عالمگیرتر از گذشته بشود.
🔹 هر چند باید گفت در این سالها مجاهدان بسیاری در این عرصه ورود کرده و تلاش خود را به کار بستند و این کروهراههای مانده از گذشته حاصل تلاشهای این بزرگان است که ما تلاش میکنیم رهروانی هر چند ناتوان ولی امیدوار در مسیر ایشان باشیم.
@avand98
#آوند
#تجربه_نگاری
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪