🔸روشن فکری دینی 🔻بخشی از پاسخ دکتر آرش نراقی به این پرسش که آیا روشنفکری با روشنفکرانه‌ترین شکل دین قابل ادغام است که نتیجه‌اش روشنفکری دینی باشد؟ 🔺از نظر من، روشنفکری دینی، پروژه‌ای معطوف به مدرنیت، یعنی تلاش برای تحقق و بسط مدرنیت در جامعه‌ای دینی است. روشنفکر دینی می‌کوشد تا تفسیری از دین ارایه دهد که دست کم با مهمترین ارکان مدرنیت ناسازگار نباشد، و از این طریق در متن جامعه دینی جایی برای مدرنیت بگشاید. اگر کسی به واقع معتقد باشد که گزاره‌های دینی کاذب یا نا‌معقول است (مانند آقایان جواد طباطبایی، محمد‌رضا نیکفر، و رامین جهانبگلو، یا مانند آقای مصطفی ملکیان که گزاره‌های دین را نا‌معقول می‌شمارند) و نیز گوهر روشنفکری را نهایتاً و به نحوی نازودودنی با خرد مستقل و نقاد مربوط بداند، لاجرم باید حکم به ناسازگاری و امتناع مفهوم “روشنفکری دینی” بدهد. اما فقط درصورتی می‌توان “روشنفکری دینی” را مطابق این استدلال ممتنع دانست که قائلان به این رای به نحو مدلل نشان دهند که گزاره‌های دینی کاذب یا نا‌معقول است. در حدّی که بنده می‌دانم این اندیشمندان صرفاً به طرح یا فرض آن ادعا بسنده کرده‌اند و تاکنون هیچ استدلالی برای تحکیم آن مدعا به دست نداده‌اند. و مادام که چنان استدلالی عرضه نشده است، دشوار بتوان ادعای ایشان را مبنی بر ناسازگاری درونی یا امتناع “روشنفکری دینی” پذیرفت. 🔷 @roshanye_vagheeyat 🆔