چندتا شهید توی اردوگاه بودند ، از آن هایی که توی اسارت شهید شدند . رفتیم مرتبشان کنیم ، بگذاریمشان یک گوشه . زیر بغل یکیشان را گرفتم که بلندش کنم ، دیدم روی دستش یک چیزی نوشته . دستش را آوردم بالا . نوشته بود : « مادر ، از تشنگی مردم » . @rafaghatbashohada