والله تا حالا نترسیده ام در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۴۳ امام در سخنانی میفرماید: "اگر من خداى نخواسته، یک وقتى دیدم که مصلحت اسلام اقتضا مى‏ کند که یک حرفى بزنم، مى ‏زنم و دنبالش راه مى ‏افتم و از هیچ چیز نمى‏ ترسم بحمد اللَّه تعالى. و اللَّه، تا حالا نترسیده‏ ام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که مى‏ بردنم، آنها مى‏ ترسیدند؛ من آنها را تسلیت مى‏ دادم که نترسید. [خنده حضار] نمى ‏ترسم و نترسیده‏ ام‏" منظور امام از بردن ایشان، روز ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ است که ریختند به داخل خانه ی امام تا ایشان را دستگیر کنند. امام در خانه ی خودشان نبودند. شب در خانه ی روبرویی که برای پسرشان آقا مصطفی بود، اقامت داشتند. مامورین ساواک داشتند خدمتکاران منزل امام را میزدند که خمینی کجاست؟ و آنها چیزی نمیگفتند. امام از خانه ی روبرویی بیرون آمدند و فریاد زدند، روح الله خمینی منم! چرا اینها را میزنید... به رسم به یادگار مانده از سفر حج سال گذشته در تفکر و تامل صبحگاهی در آیات قرآن، رسیدم به سوره ی شعرا آیه ی ۱۲ تا ۱۷ آن برایم جالب بود. خداوند موسی را میخواهد بفرستد به سوی فرعون. موسی میگوید: خداجان! میترسم مرا دروغ گو بشمارند. سینه ام برای انجام این کار تنگ و سنگین است. یعنی خیلی سختم هست.  زبانم هم میگیرد و روان و گویا نیست. تنهایی نمیتوانم و کمک میخواهم. مثلا هارون ضمناً خودت میدانی، من یکی از این قبطی ها را کشته ام و اگر فرعون دستش به من برسد، مرا میکشد! دیدید مثلا گاهی فرزندمان را میخواهیم بفرستیم خانه ی همسایه تا یک چیزی بدهد یا بگیرد؟ میگوید خجالت میکشم یا میترسم و هزار بهانه می آورد. ما به سختی قانع اش میکنیم که برود ماموریت را انجام دهد. برای اطمینان قلبش هم میگوییم ، برو من دارم از پشت پنجره نگاهت میکنم یا از لای در دارم صدایت را میشنوم. یعنی حواسم به تو هست. نگران نباش اینجا هم خدا به موسی میگوید، "فاذهبوا بایتنا، انا معکم مستمعون" میگوید تو با برادرت برو، من دارم صدایتان را میشنوم یک نکته ی مهم دیگر اینکه که ،خدا میگوید "بایتنا" یعنی با پشتوانه ی معجزات بروید جلو عصای اژدها شونده و دستی که بعد از بردن در گریبان ، سفید و درخشان میشود. با داشتن این معجزات، بازهم موسی از فرعون و عاقبت کار میترسید. موسایی که خدا در کوه طور با او صحبت کرده و همانجا عصایش را تست کرده است. صبح ۱۵ خرداد است. با خودم فکر میکنم خمینی چه اعجوبه ای بود. نمیخواهم خدای نکرده او را برتر از موسی پیامبر اولو العزم خدا بدانم. خاک بر دهانم. اما واقعاً امام که بود که با دست خالی نه با یک فرعون، بلکه با فراعنه ی  زمان خودش در افتاد و به پیروزی رسید و گفت والله یک لحظه نترسیدم؟ حدیث داریم از پیامبر خدا  که میفرمایند ، علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل یک نمونه اش ، همین خمینی روحت شاد میم.الف.نون ۱۵خرداد۱۴۰۳ 🔴کانال مطالعات فرهنگ وفضای مجازی https://eitaa.com/joinchat/1256587499Ca01c6ba136