❁ـ﷽ـ❁
#گذشت
🧔♂همراه محمد آمده بودیم
#فرودگاه که برگردم تهران.
📋نفر اول لیست انتظار بودم،
#مسافران پرواز قبلی جامانده بودند.
👩🎤دخترکِ لوسِ۲۳چهار سالهی نسترننامی هم در
#لیست_انتظار بود که گویا فرداش در تهران
نوبت دکتر داشت....
🧔دوستمان
پیگیر صدور بلیط بود و گفت: تو خستهای استراحت کن.
👩🎤آن دخترک و پدرش هم مشغول
متلک انداختن به من بودن.
▪️دخترک گفت: بله بعضیها
پارتی دارن.
🔻پدر گفت: بله اينجا باید
سفارشی باشی تا کارَت راه بیافته.
▪️دخترک گفت: خب مثل این آقا با چندنفر رفیقاش، همینجان تا کارشان راه بیافته و
بلیطشون زودتر صادر شه.
🧔♂رفتم جلو گفتم: من هم مثل شما در
لیست انتظارم، منتها اول از همه اومده بودم و نفر اول لیستم و از دیشب پیگیرم.
🔖
#بلیطها همه چاپ شد،
به جز بلیط من.😱
‼️نفهمیدم چرا!!🤔
✔️میگفتن باید مهاجری نامی
#تأیید کنه که نکرده.
خیره😳به چمدون دخترک شدم که
فاتحانه میرفت سمت ورودیپرواز.
🧔♂صداش زدم، گفتم: دیدی منِ به قول شما،
مهمانِ ويژهی سفارشیِ پارتیدار، جاموندم و شما رفتی...
🔻پدرش گفت: ببخشید منظوری نداشتيم و دخترم بچهست.🙈
🧔♂گذاشتم دخترش که رفت، گفتم:
✖️توی پدر
نباید تأیید میکردی آن متلکهای
#ناحق را.
✔️اما حلالت.
🔻سرش را پائین انداخت و رفت ...😔
👥فروشندههای غرفهی سوغاتیفروشِ فرودگاه، گفتند: چقدر
مظلومانه متلک خوردی و آخرش هم فقط تو نرفتی.
🧔♂گفتم: لابد
#حکمتی داشته موندن دوبارهام...
✅حالا من ماندمو آن یکساعت متلکی که نثارم شد...😂
🏠برمیگردم خانهی ننو، شاید فردا
#بلیطی صادر شود و شاید هم
#متلکی آبدارتر.
✔️به قول حاجی،
"یقیناً کُلهُ خَیرِ"...
✍سید بدون سانسور
https://eitaa.com/BDON_SANSOR
#انتقال_تجربه
#جهاد_تبیین
ble.ir/dostaneha1401_08