برای آن که بخیزد کمی تقلا کرد نداشت فایده از نو به خاک و خون جا کرد دو پلک زخمی خود را گشود با زحمت غریب کرب و بلا را کمی تماشا کرد پدر کنار تن او چو ابر می بارید به اشک و زمزمه آقا عجیب غوغا کرد گذاشت صورت خود را به صورت اکبر دوباره مرگ خودش را ز حق تمنا کرد دل امام در عالم به یک نظاره شکست ببین که زخم قدیمی چگونه سر وا کرد به یاد پهلوی زخمیِ مادرش افتاد همین که پهلوی خونین او تماشا کرد کسی ز خیمه رسید و به روی خود می زد کسی که کار خودش را شبیه زهرا کرد بیا برادر پیرم به خیمه بر گردیم امام رفتهٔ خود را دوباره احیا کرد @raheraoshan