قسمت بیست و هشتم [ادامه بحث"آیه الیوم یئس الّذین کفروا . . . پاسخ به سؤالات۳] سؤال: سؤالی را که آقای دکتر [کاظم] یزدی مطرح کردند، به این صورت مطرح می‌کنم که درست است که در قرآن باید اصل گفته شود ولی اصل جانشینی و حکومت در اسلام که مسلماً خیلی اهمیت دارد می‏‌بایست نه به عنوان اینکه [قرآن] اسمی آورده باشد بلکه به عنوان دستورالعمل خیلی تصریح می‌شد و مثلًا به پیغمبر وحی می‌شد که تو باید جانشینت را تعیین کنی و او نیز جانشین بعد را و همین طور تا آخر، یا انتخاب جانشین با مشورت باشد و یا به صورت انتخاب باشد. 🔹یعنی دستورالعمل جانشینی، برای اسلام که دینی بود که می‏‌بایست حکومت می‌کرد و حاکم لازم داشت، مسئله ساده‌ای نبود که به حال خودش رها بشود و تصریح نشود. قضیه این نیست که اسم حضرت علی آورده بشود یا آورده نشود، بلکه با توجه به این همه اختلاف که درباره نحوه جانشینی و حکومت هست، باید دستورالعملی تعیین می‌شد که ای پیغمبر! بر توست که جانشین خودت را تعیین کنی. 🔸حالا ممکن بود راجع به اینکه جانشین کیست تفسیرات مختلف کنند ولی این دیگر قطعی بود که جانشین را پیغمبر خودش تعیین کرده بود و به عهده مشورت مسلمین نبود. همچنین آیا جانشین پیغمبر باید خلیفه بعدی یا امام بعدی را تعیین می‌کرد یا باید یک عده‌ای انتخاب می‌کردند یا مشورت می‌کردند؟ 🔺این قضیه از نظر قرآن آن طور که من می‌دانم مبهم مانده و به هر حال در این مورد دستورالعمل تصریح ‏شده‏‌ای نداریم. 2⃣ دوم آنکه من چندی پیش کتابی راجع به حکومت در اسلام خواندم. در آن کتاب نقل‏ قول‏‌های زیادی از خود حضرت علی و دیگران شده بود که این امر [یعنی خلافت‏] امری است مربوط به مسلمین، و مسلمین باید نظر بدهند، اهل حلّ و عقد باید نظر بدهند، امر خلافت امر من نیست، آنها باید مشورت کنند و نظر و رأی بدهند. و دلایل خیلی زیادی جمع کرده بود در تأیید اینکه مسئله‌ حکومت در اسلام یک امر انتخابی است و نه اینکه یک فرد جانشین خودش را تعیین کند. ❓خواستم ببینم راجع به این گفته‌‏ها چه نظری هست؟ 3⃣ سوم اینکه به فرض که این دوازده امام به عنوان جانشین، یکی بعد از دیگری تعیین شده‌اند (حالا یا به وحی خدایی و یا به صورت دیگر)، تکلیف قطعی به عنوان یک اصل انتخاب و تعیین جانشین (و نه شکل انتخاب) برای همیشه جامعه اسلامی چگونه است، یعنی آیا از پیش گفته بودند که بر طبق وحی خدایی فقط دوازده امام با این خصوصیات که معصومند و... می‌آیند و بعد از آن در دوره غیبت مثلًا باید به این صورت انتخاب باشد؟ آیا اینها تصریح شده؟ 🔻این استنباط خود ماست که چون اکنون امام دوازدهم حضور ندارد، می‌گوییم باید [در رأس حکومت‏] مجتهد جامع‏ الشرایط باشد یا نباشد. ولی قرآن باید یک دستورالعمل اساسی برای مسلمین بدهد که [پس از پیغمبر ابتدا] عده‌ای را که معصومند اختصاصاً بر شما حاکم می‌کنیم، بعد از آن شما باید به مشورت خودتان [کسی را انتخاب کنید] یا فقیه شما حکومت کند. این قضیه هم بعد از امام یازدهم لاینحل می‌ماند و باز دچار اشکالات و اختلاف ‏نظرهای بسیار است. این مسئله‌ به چه صورت از نظر ما شیعه حل می‌شود؟ ادامه در صفحه‌ی دوم 👇👇👇👇👇