قسمت هشتاد و نهم 🌴معرفت الهی 🔹اراده از صفات فعلیه خداوند دو مورد(سمیع و بصیر)را گفتیم و اکنون بیان صفت دیگری از صفات فعلیه که همان "اراده"می‌باشد. یکی از مسائل جنجالی علم کلام،مساله اراده الهی است و از جهات متعددی مورد بحث و اختلاف نظر واقع شده است.برخی آن را صفتی ذاتی و زائد بر ذات شمرده‌اند،گروهی آن را عین ذات دانسته و آن را همان علم به اصلح دانسته‌اند یعنی وقتی می‌گوییم خدا اراده کرده که کاری را انجام بدهد بدین معناست که خداوند می‌دانسته که آن کار اصلح و احسن است. 🌱به عبارت دیگر، اراده را به علم به نظام احسن خلقت تفسیر می‌نمودند و آن را هم جزء صفات ذات محسوب می‌داشتند .برخی دیگر اراده الهی را شبیه اراده انسانی که عارض نفس می‌شود می‌پنداشتند و عده دیگر اراده را نخستین مخلوق الهی شمرده‌اند که مخلوقات دیگر به وسیله‌ آن بوجود می‌آیند و بالآخره کسانی هم آن را از صفات فعلیه دانسته‌اند که از مقام فعل،انتزاع می‌شود . علاوه بر این‌ها ،نظرات فرعی دیگری نیز بر سر اراده الهی ابراز گردیده است. 🍂اما برای حل این مسأله نخست باید مفهوم اراده را دقیقاً تبیین نمود و سپس جایگاه آن را در میان صفات الهی مشخص نمود و احکام و لوازم آن را بازشناخت. مفهوم اراده 🌷واژه "اراده" دست کم به دو معنا بکار می‌رود: ۱.خواستن و دوست داشتن ۲.تصمیم گرفتن بر انجام کار اراده به معنای اوّل(خواستن) هر چند در مورد انسان،از قبیل حالات و کیفیاتی است که بر نفس عارض می‌شود ،اما عقل می‌تواند جهات نقص و محدودیت‌های آن را حذف نموده و مفهومی تجرید شده و عام بدست آورد که قابل حمل بر موجودات ماوراء طبیعی و حتی بر خدای متعال نیز باشد چنانکه در قرآن کریم می‌خوانیم: ☀️تریدونَ عَرَضَ الدُّنیا وَ اللهُ یُریدُ الآخِرَۀَ. اعراف /۶۷ "شما (متاع ناچیز و ناپایدار) دنیا را می‌خواهید و خداوند (برای شما)آخرت را می‌خواهد". 🌼اراده بدین معنا را می‌توان «حُبّ» دانست که یکی از صفات ذاتیه الهی است و در اصل به خود ذات و به تَبَع به آثار ذات از جهت خیریت و کمال آن‌ها تعلّق می‌گیرد . بنابراین،اراده به همین معنا را می‌توان از صفات ذات دانست و حقیقت آن،چیزی جز حبّ الهی نیست که عین ذات وی می‌باشد. 🍀اما اراده،به معنای تصمیم گرفتن، در نفوس متعلق به ماده،کیفیتی انفعالی و یا یکی از افعال نفس است و به هر حال،امری حادث در نفس است که مقدماتی دارد بدین صورت که ابتدا باید تصور فعل و سپس تصدیق فایده آن و آنگاه حصول شوق نسبت به فعل جهت نیل به فایده در نفس تحقّق یابد و نهایتاً اراده به انجام آن فعل تعلّق گیرد و طبعاً این شکل از اراده را نمی‌توان به مجردات تام و مخصوصاً به خداوند متعال نسبت داد زیرا ساحت قدس الهی از تغییر حال و عروض کیفیات نفسانی،منزّه و پاک است. 🌸ولی می‌توان آن را به عنوان صفت فعلی و اضافی (مانند خلق و رزق و تدبیر و . . . )برای خداوند در نظر گرفت که از مقایسه بین مخلوقات و افعال با ذات الهی از آن جهت که دارای حبّ به خیر و کمال است انتزاع می‌شود. 🌿اما باید توجه داشت که اتصاف خدای متعال به صفات فعلیه،به این معنا نیست که تغیّری در ذات الهی و مخلوقات از دیدگاه خاص و در شرایط معینی در نظر گرفته شده و مفهوم ویژه‌ای به عنوان یکی از صفات فعلیه،انتزاع می‌گردد. 🍁در مورد اراده،این رابطه در نظر گرفته می شود که هر مخلوقی از آن جهت که دارای کمال و خیر و مصلحتی بوده آفریده شده است.پس وجود آن در زمان و مکان خاص و یا کیفیت مخصوص،متعلق علم و محبت الهی قرار گرفته و به خواست خودش آن را آفریده است،نه اینکه کسی او را مجبور کرده باشد.با ملاحظه این رابطه،مفهوم"اراده"برای ذهن حاصل می‌شود. حکمت با توجه به توضیحی که در باره اراده الهی داده شد ضمناَ روشن گردید که این اراده بصورت گزاف و بی‌حساب،به ایجاد و خلق چیزی تعلق نمی‌گیرد بلکه آنچه در اصل مورد تعلق اراده الهی واقع می‌شود جهت کمال و خیر اشیاء است. اما از طرف دیگر در بین موجودات مادی تزاحمی برقرار است به طوری که بعضی از آن‌ها موجبات نقص و زیان بعضی دیگر را فراهم می‌کنند و حیات و دوام برخی متوقف بر مرگ و نیستی برخی دیگر است. 🌺از این رو،مقتضای حب الهی به کمال این است که پیدایش مجموع آن‌ها به گونه‌ای باشد که خیر و کمال بیشتری بر آن‌ها مترتب گردد،و از سنجیدن این گونه روابط، مفهوم «مصلحت» به دست می‌آید و گر نه مصلحت،امری مستقل از وجود مخلوقات نیست که تأثیری در پیدایش آن‌ها داشته باشد چه رسد به اینکه در اراده الهی اثر بگذارد. ادامه در صفحه دوم 👇👇👇👇👇👇👇