چرا فاطمه ۜ «محدّثه» نامیده شد؟ یکی از القاب برجسته حضرت فاطمهۜ در فرهنگ شیعی «محدّثه» است؛ عنوانی که نمایانگر برتری ایشان در تعامل با فرشتگان الهی و دریافت دانش مستقیم از آنهاست، بدون آنکه دارای مقام نبوت باشند. این واژه، در لغت به معنای «کسی که با او سخن گفته می‌شود» است و در مورد حضرت فاطمه ۜ، به معنای دریافت الهام الهی و تعامل با فرشتگان به کار رفته است. در روایات شیعی، جایگاه ایشان تا حدی است که فرشتگان الهی با او سخن می‌گفتند و او را همچون حضرت مریم ‹ع› با جملات تکریم‌آمیز خطاب قرار می‌دادند: «اى فاطمه، خداوند تو را برگزید و پاکیزه ساخت و تو را سرور زنان دو جهان قرار داد.» در متن روایات و احادیث، جایگاه «محدّث»همواره برای شخصیت‌هایی در نظر گرفته شده که به نوعی دارای ظرفیت بالا در فهم و دریافت حقایق معنوی و الهامات الهی بوده‌اند. این اصطلاح به‌مردان‌وزنانی اطلاق شده است که به واسطه قلب پاک و روح متعالی خود قادر به شنیدن کلام فرشتگان و درک عمیق اسرار الهی هستند.در این راستا زنان بزرگی مانند حضرت مریم و مادر موسی‹ع› نیز «محدّثه» بوده‌اند. حضرت فاطمه ۜدر میان این زنان برجسته قرار می‌گیرد؛ چرا که فراتر از مقام والای مادرانه و همسرانه‌اش، جایگاه معنوی و تاریخی بینظیری دارد. درمنابع معتبرشیعی مانند علل‌الشرایع شیخ صدوق، آمده که مقام محدّثه‌ای حضرت فاطمهۜ نه تنها از جایگاه‌ نبوت مستقل‌است بلکه‌نمایانگر جنبه‌ای‌دیگر از ارتباط میان انسان و خالق است که به‌واسطه تقوا وطهارت حاصل‌ میشود. این مقام در بردارنده بعدی از معرفت است که در آن فرد بابهره‌گیری از فیض الهی و مکاشفه با فرشتگان، دانش خاصی را دریافت می‌کند. حضرت فاطمه ۜ با این جایگاه، الگویی پایدار برای زن مسلمان است؛ الگویی که فراتر از نقش‌های سنتی به سوی بالاترین مراتب معنوی می‌رود و فضایی ایجاد می‌کند که زن بتواند به قله‌های‌معرفت دست یابد.توجه به این بعد، یعنی ظرفیت معنوی زن در تاریخ اسلامی، نشان از درک‌صحیح اسلام از توانایی‌های روحی و فکری زنان دارد و اهمیت الگوگیری از شخصیت‌هایی هم چون فاطمه ۜ را در پرورش نسلی آگاه و الهی‌بین آشکار می‌سازد.