• کرامت شهدا به شهید منوچهری چند مدت بعد از برگشت از سوریه‌‌یاد صورت پر خون امین منوچهری افتادم. گفتم زنگ بزنم و احوالش را بپرسم. از این ور و آن ور شماره‌‌ی امین را پیدا کردم و زنگ زدم. سلام علیکی کردیم و از احوالش جویا شدم. گفت خیلی درد داشتم ولی شهدای همرزم از محمود مراد اسکندری و... آمدند و دست به سر و صورتم کشیدند و دردها را از من دور می‌‌کردند! برشی از کتاب فاتحان نبل و الزهرا ➕ در ایتا‌، سروش‌ و روبیکا‌ به راهیان‌نور بپیوندید 👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]