69 🔅🔅🔅 ⏪مَثَل زندگی و آب 1 (إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَوا ةِ الدُّنْیَا کَمَاَّءٍ اءَنزَلْنَهُ مِنَ السَّمَاَّءِ فَاخْتَلَطَ بِهِی نَبَاتُ الاْرْضِ مِمَّا یَاءْکُلُ النَّاسُ والاْنْعَمُ حَتَّیَّ إِذَ آ اءَخَذَتِ الاْرْضُ زُخْرُفَهَا(174) وَازَّیَّنَتْ(175) وَظَنَّ اءَهْلُهَاَّ اءَنَّهُمْ قَدِرُونَ عَلَیْهَاَّ اءَتَیهَاَّ اءَمْرُنَا لَیْلاً اءَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَهَا حَصِیدا(176) کَاءَن لَّمْ تَغْنَ(177) بِالاْمْسِ کَذَا لِکَ نُفَصِّلُ الاْیَتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ) . (یونس / 24.) ((مثل زندگی دنیا ، همانند آبی است که از آسمان نازل کرده ایم ؛ که بر اثر آن گیاهان (گوناگون ) زمین که مردم و چهارپایان از آن می خورند ، می روید تا زمانی که زمین ، زیبایی خود را (از آن )گرفته و تزیین می گردد ، و اهل آن مطمئن می شوند که می توانند از آن بهره مند گردند ؛ (ناگهان ) فرمان ما شب هنگام یا در روز (برای نابودی آن ) فرا می رسد ؛ (سرما یا صاعقه ای را بر آن مسلّط می سازیم ) و آنچنان آن را درو می کنیم که (گویی ) هرگز (چنین کشتزاری ) نبوده است این گونه آیات خود را برای گروهی که تفکر می کنند ، شرح می دهیم )) . غیر از این نبود که عیش این جهان در مثل آبی است کاید ز آسمان پس به آن آمیخته گشت و عجین خود نبات الارض که رست از زمین یا که بعضی ز آن نبات از بوالعجب (179) مختلط گردد به بعضی زآن سبب ز آنچه مردم می خورند آن ز اختیار از حبوب و از بقول (180) و از ثمار چارپایان هم خورند از آن گیاه خشک و تر یعنی علوفه سبز و کاه تا به وقتی که زمین پیرایه (181)اش باز بگرفت آنچه داد از مایه اش از نمود(182) و فرّهی (183) کاندر نفوس بُد مزیّن در نکویی چون عروس اهل ارض آن را زخود پنداشتند که بر آن قدرت مگر می داشتند تا که آمد امر ما شب یا که روز بهر ویرانی به عرض دل فروز پس نمودیم آن زمین را در نظر همچو ارض بدر و یده سر به سر باطل و برکنده و خشک سیاه نی در او فری نه آثار گیاه چیست لَمْ تَغْنَکه موجود او زطمس (184) گوییا هرگز نبوده است او به امْس (185) همچنین روشن کنیم آیات خویش بهر قومی که کنند اندیشه بیش (186) ========================= 174-((زخرف )): زر و زیور، نقش و نگار. 175-((ازَّیَّنَتْ)): تزیین کرد، این کلمه در اصل ((تَزَیَّنَتْ)) بود و طبق قاعده نحوی تبدیل به ((اِزَّیَّنَتْ)) شد. 176-((حصید)): درو شده . 177-((تَغْنَ)): از ماده ((غنا)) به معنای اقامت کردن در مکانی است ، ((لَمْ تَغْنَ بالا مْسِ))، یعنی گویی دیروز در این مکان نبوده است . این تعبیر کنایه از این است که چیزی به کلّی از میان برود و اثری از آن باقی نماند که گویی هرگز وجود نداشته است . 178-یونس / 24. 179-((بوالعجب )): یعنی دارای اعجاب و شگفتی . 180-((بُقول )): جمع بَقْل ، یعنی سبزیها. 181-((پیرایه )): زیور، زینت . 182-((نمود)): نما و رونق . 183-((فرّه )): شکوه و جلال . 184-((طمس )): نابود کردن . 185-((امس )): روز گذشته . 186-تفسیر صفی ، ج 1، ص 464 465. ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom