📈(ع) 1 در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی 👇🏽👇🏽👇🏽 1⃣اهل بیت(علیهم‌السلام) ظاهر قرآن، یعنی آنچه از لغت، جمله، قراین، سیاق و فرهنگ محاوره به دست می آید، را حجّت می دانستند و با استدلال به آن، آیه را تفسیر می كردند. این راه كه آنها خود در پیش گرفته و امضا كرده اند، راهی عمومی است كه دیگران نیز می توانند پی بگیرند. 🌟🌟🌟 2⃣روش تفسیری دیگر امامان(علیهم‌السلام) به تعیین حدودِ احكام و شرایع الهی مربوط است. این روش به امامان(علیهم‌السلام) اختصاص دارد و دیگران از آن بی نصیب هستند. ایشان در این روش، مطلق های قرآنی را مقید كرده، تخصیصات مربوط به عمومات را ذكر می كنند و شرایط یا موانعی را بیان می دارند. این نوعِ تفسیر، از ظاهر و لفظ عبارات قرآنی یا سیاق آیات، جملات و كلمات به دست نمی آید؛ مانند قید یا شرطی كه برای نماز صبح، ظهر یا عصر ذكر می شود، یا اینكه نماز صبح دو ركعت باشد و بلند خوانده شود. بسیاری از اموری كه شرایط، موانع، حدود، قیود و تخصیصات را بیان می دارد و مبهم ها را معین می كند، از این قبیل است. این نوع تفسیر مختص ائمه(علیهم‌السلام) است و از راه وحی به دست می آید. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم وحی تشریعی را از خدای سبحان دریافت می دارد، امّا امامان معصوم(علیهم‌السلام)، چون دارای رسالت و نبوّت نیستند، وحی تشریعی ندارند، امّا از وحی تسدیدی، اِنبائی، الهام و دیگر اقسام آن بهره می گیرند. 🌟🌟🌟 3⃣ نوع سوم تفسیر امامان معصوم(علیهم‌السلام) به باطن قرآن مربوط است. نزول قرآن به تجلّی است؛ نه تجافی. نزول قرآن مانند نزول باران نیست، چون باران به تجافی از ابر فرو می ریزد. در نزول به تجافی، قطره باران تا زمانی كه در بالاست، در پایین نیست و چون به پایین بیاید، در بالا نخواهد بود. اما نزول قرآن، چنان كه در نهج البلاغه آمده، به تجلّی است. در نزول به تجلّی، آن حقیقت در عین اینكه در مبدأ و منبع است، مرحله وسطی و رقیق شده آن به اوسط مراحل و مرحله نازلتر و رقیقتر آن به پایین ترین مراتب می رسد و از این طریق در اختیار دیگران قرار می گیرد. ✳️ریشه اصلی قرآن كریم كه به تجلّی تنزّل یافته است، در ﴿اُمّ الكتاب﴾ است و خدای سبحان بدین سان از جایگاه آن خبر می دهد: ﴿و اِنّه فی اُمّ الكتاب لدینا لعلی حكیم﴾[1]؛ به درستی كه آن در اُم الكتاب نزد ماست و همین كتاب در نزول به تجلی، به صورت ﴿عربی مبینٍ﴾[2] ظاهر می شود. این حقیقت در همه مراحلی كه از ﴿اُمّ الكتاب﴾ تا ﴿عربی مبین﴾، به وساطت فرشتگان، به تجلّی طی می كند، قرآن است، به همین دلیل كسی كه با لغت عربی آشناست، در همان محدوده از آن استفاده می كند، و كسی كه به راه نزول قرآن آشنا باشد، از ظاهر به باطن پی میبرد و از باطن به باطن باطن. در نظر اهل بیت(علیهم‌السلام)، برای قرآن ظاهر و باطنی است و برای باطن آن نیز باطن دیگر، و برای باطن باطن آن نیز بر همین قیاس باطنی است. بر این اساس یكی از روشهای تفسیری اهل بیت(علیهم‌السلام) اظهار و بیان باطن قرآن است، زیرا آنها با بطون قرآن انس كامل دارند و با مسیری كه قرآن در آن نزول كرده، آشنا هستند، و طی این راه تا پایان مختص آنهاست؛ لیكن طی برخی مراحل آن، مقدور صاحبدلانی می باشد كه از راه تهذیب، در خدمت قرآن هستند. 🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom