📙تفسیرتسنیم جلد دوم نگاشت :(228) آیه 17 - مثلهم كمثل الذى استوقد نارا فلما اضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و تركهم فى ظلمت لايبصرون -آیه 18- صم بكم عمى فهم لا يرجعون* 🔰بحث روايى ⏪5- كوردلى منافقان در سخنان امام على (عليه السلام) 🔹- اميرالمومنين (عليه السلام)، الف: ما اصف من دار اولها عناءو آخرها فناء... و من ابصر بها تصرته و من ابصر اليها اعمته 👈🏼اشاره: سيد رضى (رحمه الله) درباره جمله و من ابصر مى گويد: انسان متامل در اين جمله، معنايى شگفت آور و مقصودى ژرف خواهد يافت كه به پايانش نمى توان رسيد. امير مومنان (عليه السلام) در اين جمله كوتاه منشا بينايى و كورى دل را بيان مى كند و آن اين است كه نگاه به دنيا به عنوان هدف ، انسان را نابينا مى كند ولى نگاه به آن به عنوان وسيله، انسان را بينا مى كند و اين همان تفاوتى است كه بين دو لحاظ فيه ينظر و به نيظر مطرح است ؛ دنيا ابراز است نه هدف، پس هر كه آن را ابراز دانست و از آن استفاده ابرازى كرد دنيا او را بصير مى كند، ولى اگر كسى آن را هدف انگاشت دنيا او را كور مى كند. 🔹- و انما الدنيا منتهى بصر الاعمى لايبصر مما وراءها شيئا والبصر ينفذها بصره و يعلم ان الدار وراءها فالبصير منها شاخص، والاعمى اليها شاخص والبصير منها متزود والاعمى لها متزود . 👈🏼اشاره: اعمى در اين حديث شريف به معناى اكمه، يعنى نزديك بين و ظاهر بين است و ظاهر بين كوردل است ؛ زيرا او دنيا را مى بيند ولى آخرت را نمى بيند. بصير كسى است كه نگاهش از مرز دنيا گذشته، به آخرت كه درون و باطن همين دنياست نفوذ كند و اعمى كسى است كه نگاهش به دنيا دوخته شده، از آن نمى گذرد و قرآن كريم فرمان روى گردانى از آنان را مى دهد: (فاعرض عن من تولى عن ذكرنا ولم يرد الا الحيوه الدنيا # ذلك مبلغهم من العلم)، (يعلمون ظاهرا منت الحيوه الدنيا و هم الاخره هم غافلون). 🔹- يا اهل الكوفه، منيت منكم بثلاث واثنتين: صم ذوو اسماع وبكم ذوو كلام وعمى ذوو ابصار، لا احرار صدق عند اللقاء، ولا اخوان ثقه عند البلاء . 👈🏼اشاره: سر امتناع اهل كوفه از يارى امير مومنان (عليه السلام) اين بود كه آنان گرچه گوش و چشم و زبان ظاهرى داشتند، ولى چشم و گوش دل آنان كور و كر بود و درونشان ناگويا. آنان نه در برخورد و رويارويى رادمرد و آزادمنش ‍ بودند و نه هنگام امتحان، برادرانى مورد اعتماد. 🔹- فان عينى بالمغرب كتب الى يعلمنى انه وجه الى الموسم اناس من اهل الشام، العمى القلوب، الصم الاسماع، الكمه الابصار الذين يلبسون الحق بالباطل و يطيعون المخلوق فى معصيه الخالق و يحتبلون الدنيا درها بالدين 🔹- ما لى اراكم اشباحا بلا ارواح وارواحا بلا اشباح... و ناظره عمياء وسامعه صماء و ناطقه بكماء (864) اشاره: چون مجارى ادراكى مزبور از شئون روح انسانى است، مادامى كه روح انسانى در كسى زنده باشد وى داراى شئون ياد شده خواهد بود و از فقدان چنين مجارى اداركى مى توان پى برد كه اصل روح انسانى رخت بربسته است، از اين رو اينان اشباح بدون ارواح اند. اما اين كه اينان ارواح بدون اشباح اند، براى آن است كه گويا بين روح و بدن آنها فاصله است و هرگز بدنهاى آنان از روح آنها دستور نمى گيرد؛ يعنى، بر فرض كه داراى روح انسانى باشند، ارتباطى بين ارواح و ابدان آنها نيست. -🔹 طيب دوار بطبه قد احكم مراهمه واحمى مواسمه يضع ذلك حيث الحاجه اليه من قلوب عمى وآذان صم والسنه بكم 👈🏼اشاره: درمان نابينايان باطنى و ناشنوايان درونى و ناگويان معنوى، در طليعه امر ممكن است، ليكن در پايان كار، نزول آيه شفابخش قرآنى نيز براى آنان جز مزيد خسارت و كوردلى اثر ديگرى ندارد. 🌹🌹🌹 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom