📚قرآن شناسی (8)📚
🌿*ه- قرآن مجيد ظاهر و باطن دارد* 🌿
خداى متعال در كلام خود مىفرمايد:{«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً»} سوره نساء آيه 36 (ترجمه: خدا را بپرستيد و هيچچيزى را- در عبادت- شريك او قرار مدهيد) و ظاهر اين كلام نهى از پرستش معمولى بتها است چنانكه مىفرمايد:{«فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ»} سوره حج آيه 30 (ترجمه: دورى گزينيد از پليديها كه بتها باشند).
ولى با تأمل و تحليل معلوم مىشود كه پرستش بتها براى اين ممنوع است كه خضوع و فروتنى در برابر غير خدا است و بت بودن معبود نيز خصوصيتى ندارد .
چنانكه خداى متعال شيطان را عبادت او شمرده مىفرمايد:{«أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ»} سوره يس آيه 60 (ترجمه: آيا فرمان ندادم به شما اى بنى آدم كه شيطان را مپرستيد).
و با تحليلى ديگر معلوم مىشود كه در طاعت و گردنگذارى انسان ميان خود و غير فرقى نيست و چنانكه از غير نبايد طاعت كرد از خواستهاى نفس در برابر خداى متعال نبايد طاعت و پيروى نمود چنانكه خداى متعال اشاره مىكند:{«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»} سوره جاثيه آيه 23 (ترجمه: آيا ديدى كسى را كه هواى نفس خود را خداى خود قرار داده).
و با تحليل دقيقترى معلوم مىشود كه اصلا بغير خداى متعال نبايد التفات داشت و از وى غفلت نمود زيرا توجه بغير خدا همان استقلال دادن به او و خضوع و كوچكى نشان دادن در برابر اوست و اين ايمان روح عبادت و پرستش مىباشد خداى متعال مىفرمايد:{«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ}-
تا آنجا كه مىفرمايد:{«أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»} سوره اعراف آيه 179 (ترجمه: سوگند مىخورم ما بسيارى از جن و انس را براى جهنم آفريديم- تا آنجا كه مىفرمايد:
آنان همان غفلتكنندگان- از خدا- هستند).
چنانكه ملاحظه مىشود از آيه كريمه:{«وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً»} ابتداء فهميده مىشود اينكه نبايد بتها را پرستش نمود و با نظرى وسيعتر اينكه انسان از ديگران بغير اذن خدا پرستش نكند و با نظرى وسيعتر از آن اينكه انسان حتى از دلخواه خود نبايد پيروى كند و با نظر وسيعتر از آن اينكه نبايد از خدا غفلت كرد و بغير او التفات داشت.
همين ترتيب يعنى ظهور يك معناى ساده ابتدائى از آيه و ظهور معناى وسيعترى بدنبال آن و همچنين ظهور و پيدايش معنائى در زير معنائى در سرتاسر قرآن مجيد جارى است و با تدبر درين معانى معناى حديث معروف كه از پيغمبر اكرم (ص) مأثور و در كتب حديث و تفسير نقل شده است: «ان للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطنا الى سبعة ابطن» روشن مىشود «تفسير صافى مقدمه 8 و سفينة البحار ماده «بطن». ».
بنا بر آنچه گذشت قرآن مجيد ظاهر دارد و باطن (يا ظاهر و بطن) كه هر دو از كلام اراده شدهاند جز اينكه اين دو معنى در طول هم مرادند نه در عرض همديگر نه اراده ظاهر لفظ اراده باطن را نفى مىكند و نه اراده باطن مزاحم اراده ظاهر مىباشد:
🌹🍀🌿🌹
@rahighemakhtoom