💠 فرهنگ دينی 🔹 اين بيان نوراني را مرحوم کليني از وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه) نقل کرد، اسلام که آمده دو مرز و سيم خاردار گذاشته است: يکي در طرف تصديق و يکی در طرف تکذيب؛ يکي در طرف قبول و يکي در طرف نکول؛ کلّ فرهنگ جاهلي را عوض کرد. در جاهليت فرهنگشان اين بود که ما چيزي را قبول داريم که پدران ما گفته باشند، چيزي را نفي مي‌کنيم که آنها نگفته باشند. معيار قبول و نکول جاهليت، گفته پدران و نگفته آنهاست. اگر چيزي را پدرانشان گفته بودند، اينها مي‌پذيرفتند، مي‌گفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلَي أُمَّةٍ﴾،[1] چيزي را پدرانشان به نسل قبل نگفته بودند، مي‌گفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا في آبائِنَا الْأَوَّلينَ﴾،[2] اين روح، روح تقليد بود. اين روح پليد تقليد را اسلام کلّاً عوض کرد. 🔹 وجود مبارک امام صادق، طبق نقل مرحوم کليني در همان جلد اوّل کافي کتاب عقل دارد که ذات أقدس الهي دو اصل را آورد: يکي اينکه اگر کسي بخواهد چيزي را تصديق کند، بايد دستش پُر باشد. بخواهد تکذيب کند، بايد دستش پُر باشد. با گمان و ميل و خيال و هويٰ نمي‌تواند دهن باز کند. اين دو آيه را وجود مبارک امام صادق به عنوان دو تا مرز ذکر کرد، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ خَصَّ عِبَادَهُ بِآيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِهِ»،[3] حالا يا «حَصَّنَ»[4] است که از حِصن و دژ و قلعه است. يا «حَضّ»[5] است که تحضيض کرده. يا «خَصَّ» است که اختصاص داده، چند تا نسخه در همين کافي هست. «إِنَّ اللَّهَ حَصَّنَ»، حِصن، قلعه دو تا دژ گذاشته. «حَصَّنَ عِبَادَهُ بِآيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِهِ»، يکي ﴿أَنْ لا يَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَق﴾؛[6] دهن باز کرد،