🔰درس بيست و يكم: ابعاد اعجاز قرآن (11) 🌅3. اعجاز تشريعى‌ 🔹تشريعات وحيانى (در احكام و قوانين حاكم بر نظام حيات اجتماعى) داراى امتيازاتى است كه در ديگر تشريعات وضعى (بشرى) وجود ندارد: 1️⃣اول: مُبَرَّا بودن از هرگونه گرايشهاى منحرف كننده كه ممكن است در قوانين وضعيّه تأثير گذار باشد. 2️⃣دوم: رعايت سه بُعد در حيات انسان، كه لازمه زندگى اجتماعى وى در اين جهان است: رابطه انسان با شؤون فردى و شخصى خود، رابطه وى با جامعه‌اى كه در آن قرار گرفته و رابطه وى با خداوند. قوانين وضعيه، تنها دو بعد اول، يعنى شؤون فردى و اجتماعى را جهت بخشيده‌اند كه در اين ميان، به بُعد اول كمتر توجه نموده و همت بيشتر را در بُعد دوم به‌كار انداخته‌اند؛ و از بُعد سوم، يعنى رابطه با پروردگار به‌كلى غفلت ورزيده‌اند؛ در حالى كه همين بُعد سوم است كه به حيات انسان درخشش مى‌دهد، او را از انحصار در محدوده نيازهاى جسمانى در مى‌آورد و به وى چهره ملكوتى مى‌بخشد. ◀️اينك به اختصار، به ذكر نمونه‌اى از اعجاز هدايتى قرآن در دو بُعد معارف و احكام مى‌پردازيم: 🌅صفات جمال و جلال الهى‌ قرآن خدا را با بهترين وجه وصف نموده، او را مجمع صفات كمال معرّفى كرده و از هر زشتى و صفت ناپسندى مُبَرَّا و مُنَزَّه دانسته است. در پايان سوره حشر مى‌خوانيم: «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛[حشر، 24- 22.] اوست خدايى كه جز او معبودى نيست؛ همان فرمانرواى پاك سلامت [بخش، و] مؤمن [به حقيقت حقّه خود كه‌] نگهبان، عزيز، جبّار [و] متكبّر [است‌]. پاك است خدا از آنچه [با او] شريك مى‌گردانند. اوست خداى خالق نوساز صورتگر [كه‌] بهترين نامها [و صفات‌] از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمين است [جمله‌] تسبيح او مى‌گويند و او عزيز حكيم است». 🎇اين گوشه‌اى از صفات برجسته الهى است كه در قرآن آمده؛ ولى در كُتُب ديگر يا انديشه‌هاى ديگران، خداوند را به‌گونه‌اى وصف كرده‌اند كه هرگز شايسته مقام الوهيّت حق تعالى نيست. 🔹در تورات كنونى مى‌بينيم كه خدا به‌گونه‌اى ناپسند وصف شده كه خرد آن‌را نمى‌پذيرد. در داستان ساختن شهر بابل، خداوند بيم آن داشت كه انسانها اگر گرد هم آيند، نيروى متشكلى را به‌وجود مى‌آورند، آنگاه خطرى متوجه ربوبيت خداوندى خواهد بود؛ لذا به جبرئيل دستور فرمود تا تجمع آنان را از هم‌ بپاشاند! 🔹در اسطوره‌هاى يونانى قديم نيز ترسيمى از خداوند جهان ارائه داده‌اند كه انواع خدايان كوچك و بزرگ (آلهه) را در پى داشته‌است كه گوشه‌اى از آن‌را تاريخ نويس معروف «ويل دورانت» در كتاب تاريخ تمدن آورده است. ..ادامه دارد استاد آیت الله محمد هادی 🌱🌱🌱 📃یادآوری مهم: باتوجه به پیوستگی مطالب ، مباحث قبلی را مورد توجه قرار دهید 🎇 صفحه قرآنی رحیق گنجینه آموزه‌های الهی @rahighemakhtoom