📌 دوست دارم قرآن را آن‌چنان بخوانی که گویا همین الآن بر تو نازل شده است 🔹 اقبال به‌قرآن اهمّیت می‌داد و آن را بس مهم می‌شمرد. از شیخ سلیمان ندوی، از روحانیون نام‌دار پاکستان، نقل شده است که گفت:‌روزی به دیدار اقبال رفتم، و به‌او گفتم:‌بسیار شگفت‌آور است که من و امثال من، که عمری را در تحصیل علوم مذهبی صرف کرده‌ایم و متخصص شده‌ایم، هیچکدام نتوانسته‌ایم به‌اندازه شما نشر معارف اسلامی و تأثیر آن در میان مردم موفق باشیم. امّا چه‌طور شما تا به‌این اندازه موفق بوده‌اید؟ اگر ممکن است علّت موفّقیت خود را بیان کنید. 🔹 اقبال در پاسخ شیخ سلیمان ندوی گفتک‌اگر به‌زعم شما توانسته‌ باشم در این‌باره موفقیتی به‌دست آورده باشم، عمل به‌توصیه‌ای است که پدرم به من کرده است: 🔹 «روزی هنگام صبح که مشغول تلاوت قرآن بودم، پدرم از جلوی اتاق من عبور کرد و گفت:‌چه می‌خوانی؟ گفتم:‌قرآن می‌خوانم. آن‌گاه پدرم گفت:‌بسیار خوب! امّا دوست دارم قرآن را آن‌چنان بخوانی که گویا همین الآن بر تو نازل شده است و خداوند دارد با تو سخن می‌گوید». 🔹 این توصیه را اقبال فراگوش داشت و همواره با تأمّل و حزن قرآن می‌خواند و چنین می‌پنداشت که همین الآن قرآن بر او نازل شده است. اینک یک نسخه از قرآن، که اقبال از روی آن تلاوت می‌کرد، در موزه موجود است. 🔹 هنگامی که اقبال قرآن می‌خواند، اشک از صورتش سرازیر می‌شد و بر این مصحف فرو می‌ریخت که آثارش بر روی کاغذهای آن موجود است و به‌همین دلیل در موزه نگه‌داشته شده است. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 @rahighemakhtoom