💠‏ سیره عملی امام حسین علیه السلام ‏ ‏ ‏▪️‏‎️‎‏ سالار شهیدان حسین بن علی(صلوات الله و سلامه علیه) قیام كرد و به جوامع بشری عموماً و ‏به امّت اسلامی خصوصاً فرمود: «خذوا عنّی دفاعكم و جهادكم»، اگر شنیدید دین جهادی دارد و ‏دفاعی دارد دفاع این‌گونه است، جهاد این‌گونه است. حضرت در آن بحبوحه صبر كرد تا ظهر ‏بشود، نماز ظهر را بخواند و بعد دست به شمشیر بكند؛ این «لأحدی الأمرین» است یا جهادِ قبل ‏از زوال دست به شمشیر بردن مكروه است یا برای اینكه دست به شمشیر بردنِ بعد از نماز ‏مستحب است. حضرت صبر كرد تا موقع ظهر بشود ابی‌ ثمامه صائدی دید حضرت بی ‌صبرانه ‏منتظر چیزی است، به حضرت عرض كرد كه نماز ظهر شده فرمود: «جَعَلَكَ اللّهُ مِنَ ‏المُصَلّینَ».‏‎[1]‎‏ شما می‌بینید در اسلام ـ حالا بعضی‌ها فتوا به حرمت دادند مطلب دیگر است ـ یا ‏شروع جنگ قبل از نماز مكروه است یا شروع جنگ بعد از نماز مستحب است كه خلاصه ظهر ‏باید بگذرد كه زودتر شب بشود و جنگ خاتمه پیدا كند، این «خذوا عنّی دفاعكم خذوا عنّی ‏جهادكم» اینهاست كه آیین مبارزه را, آیین دفاع را, آیین جهاد را یاد بگیرید و حضرت چندین بار ‏هم اتمام حجّت فرمود, هم به پیروان خود فرمود این سرزمین, سرزمین شهادت است احدی ‏زنده نمی‌ ماند، هیچ كس را زنده نمی‌گذارند، من هم كه امام زمان شما هستم بیعت را از عهده ‏شما برداشتم، برای اینكه حكومت اموی با شما كار ندارد با من كار دارد، دست زن و بچه‌هایتان را ‏بگیرید و بروید و اگر هم می ‌رفتند اهل جهنم نبودند، چون به اذن امام زمانشان بود، فرمود مردم ‏آیین جنگ كردن را از ما یاد بگیرید هرگز اظهار ذلّت نكرد، با اینكه همه توان را از او گرفتند.‏ ‏ ▪️‏‎️‎‏ روز هفتم كه دستور آب بستن صادر شد، این شریعه بسته شد و دیگر آب جیره‌بندی شد، ‏روز هشتم گزارش مجدّد از عمر سعد به دارالاماره كوفه رسید، روز نهم به وسیله شمر دستور ‏پایان‌ بخش آمده كه كار را یكسره كنید، این بود كه شمر ملعون با آن امان ‌نامه تاسوعا وارد شد كه ‏هم ‌اكنون كار را یكسره بكنید كه بعد سالار شهیدان(سلام الله علیه) به قمر بنی‌هاشم(علیه السلام) ‏فرمود: «فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى غَدٍ وَ تَدْفَعَهُمْ‏ عَنَّا الْعَشِیةَ فَافْعَلْ‏».‏‎[2]‎‏ ‏ ‏▪️‏‎️‎‏ حضرت فرمود یكی از شرایط اوّلیه جنگ ما این است كه جنگ تن به تن باشد، اینها اول قبول ‏كردند، بعد دیدند كه چاره ندارند «فَحُمِلَ‏ عَلَیهِ‏ مِنْ‏ كُلِ‏ جَانِبٍ»‏‎[3]‎‏ همه حمله كردند. یك نفر این ‏همه تیر می‌ خورد یك قطره اشك نریزد، یك آه نگوید؟! هیچ كس نقل نكرد كه حسین بن علی ‏آهی كشید، آه سرم, آه بدنم, آه قلبم اینها نبود. اگر یك گریه عاطفی در بخش‌ هایی بود سر ‏جایش محفوظ است؛ اما سلحشورانه و مقتدرانه جنگید. آن ‌قدر تیر به پیكر مطهّرش زدند كه ‏گویا حضرت پر درآورد! خدا بعضی از اساتید ما را غریق رحمت كند، ایشان می‌فرمودند اینكه ‏‏«هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَی جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ‏ثَلَاثُ شُعَبٍ»‏‎[4]‎‏ یك تیر سه شعبه زهرآلود آمده و این تیر از پشت سر, سر درآورد و حضرت خم ‏شد این تیر را از پشت كشید نه از جلو, می ‌فرمودند تیرها ظاهراً سه قسم بود یك قسم همین تیر ‏ساده است كه در اختیار این تیراندازان عادی است، یك قسم تیر كه نوكش سه ضلعی است، یك ‏قسم تیر سه شعبه ‌ای است كه نوكش برگشته است، این تیر سه شعبه نوك ‌برگشته وقتی وارد ‏این سینه مطهّر شد و از پشت سر, سر درآورد حضرت اگر می ‌خواست این تیر را از جلو بكشد ‏قفسه سینه پاره می‌ شد، لذا مجبور شد خم شد و این تیر را از پشت سر درآورد. حالا این اسب ‏چقدر ادب كرد, آرام آرام فرزند پیغمبر را روی زمین گذاشت، خون چشمان مطهر حضرت را ‏گرفت، مستحب است كه سینه محتضر سبك باشد، گفتند دكمه ‌ها را باز كنید، دست روی سینه ‏محتضر نگذارید, بگذارید او آسوده جان بدهد. 👇👇👇